پرچم باهماد آزادگان

327 ـ داوری کسروی درباره‌ی عارف قزوینی

پایگاه : در زمستان سال 1312 عارف شاعر آزاده‌ی بنام ،‌ شاعر دوره‌ی مشروطه درگذشت. کسروی با عارف دوستی و بدو دلبستگی داشت. آگاهی از مرگ عارف او را اندوهناک و دلش را پر از افسوس گردانید. ولی مرگ عارف در همان حال یادآور بدبختیها و گرفتاریهایی بود که توده بدان دچار است و کسروی نیز مهنامه‌ی پیمان را در همان سال برای چاره کردن به آن گرفتاریها بنیاد گزاشته بود که در این نوشته به آنها اشاره‌ای رفته.

بزرگداشت قهرمانان مشروطه و آنان که از جان و دارایی خود در آن جنبش گذشتند از بایاهای پیمان بشمار میرفت. زیرا پیمان میخواست ادبیات مغزآشوب و غیرت‌کش دوره‌ی مغول و شعرهایی که از آن زمان بازمانده با ادبیات قهرمان‌پرور نوینی جانشین شود.
این نوشته همان خواست را دنبال میکند و براستی جاودان است زیرا با همه‌ی کوتاهیش دربر دارنده‌ي نکته‌های ارجدار چندی می‌باشد.

326ـ آیا دانش ما را از دین بینیاز میگرداند؟!..

ما نشان داديم كه شرقيان بايد دانشهای اروپا را گیرند ، و افزارهايي را كه برای زندگاني يا از بهر جنگ ساخته‌اند گيرند ، ولي در راه زندگي نبايد پيروي بآنان نمايند. نشان داديم كه اروپاييان خود در اين راه گمراهند و گزندها از آن گمراهي مي‌بينند و خواهند ديد. نشان داديم كه براي زندگاني آييني از روي خرد بايد بود.[1] اين سخنان بر ايشان ناگوار مي‌افتاد و بهياهو برمي‌خاستند. ولي چون پاسخي نمي‌داشتند ناگزير خاموش شدند.

اين را براي مثل ياد مي‌كنم و در اينجا درپي آن نيستم كه از اروپاييگري نكوهش نويسم و يا از آيين زندگي سخن رانم. اينها كارهاييست كه در جاي خود كرده شده و خواهد شد. چنانكه گفتيم اينان چون نمي‌خواهند براستي گردن گزارند و هيچ باور نمي‌كنند كه بالاتر از دانشهاي آنان دانشي باشد و با مغز پربادي خود را كنار مي‌گيرند ما مي‌خواهيم لغزشهاي ايشان را برخشان كشيم. مي‌خواهيم از آن پنداري كه گريبانگيرشان شده بكاهيم و اين بفهمانيم كه بالاتر از دانشهاي شما دانشي بس گرانمايه هست ـ دانشي كه لغزشهاي اروپاييان را باز مي‌كند ، دانشي كه راه خرسندي و آسايش را بمردمان ياد مي‌دهد.