پرچم باهماد آزادگان

337 ـ روزبه پیمان بر همه‌ی آزادگان خجسته باد!

برخی که می‌شنوند این روز را ما بنام یک ماهنامه روزبه (عید) نهاده و جشن میگیریم در شگفت می‌شوند. می‌گویند : یک ماهنامه چیست که برایش روزبه گیرید؟..
آری ، این ماهنامه‌هایی که می‌بینیم و «روزی‌نامه»شان باید نامید و دارندگانشان روزنامه‌نویسی را یک پیشه و آن را نیز تنها بهر روزی درآوردن شناخته‌اند ، نه چیزیست که ارجی دارد و برایش روزی را جدا گردانند.
بیگمان یک دسته از دارندگان ماهنامه‌ها کسان آبرومندی بوده و هستند و این را نه برای روزی توزیدن بلکه از سر میهن‌خواهی و مردم‌دوستی راه انداخته‌اند ولی بیشتر ایشان (نه همه) نیز در زندگانی توده‌ای یک « راه» روشنی در پیش نداشته و ستونهای نامه‌ی خود را با هرچه « نیک» و «سودمند» پندارند پر می‌کنند. ولی ماهنامه‌ی پیمان جز اینست.

این ماهنامه از همان روز نخست ، راهی روشن را پیش پا داشت و کوشید تا از آن نپیچد و هرچه میگوید در همان راه باشد. پیمان چون در دشوارترین دوره‌ها قلم میزد آزادی دلخواه را نمیداشت و می‌بایست با پروا و نگاهداشتِ بسیاری گام بردارد. اگر گاهی از شاهکارهای پیمان سخن بمیان می‌آید باید فشار سانسور حکومت رضاشاهی را نیز بدیده داشت.
با همه‌ی آن دشواریها ، هشتاد و اند شماره‌ی پیمان که از چاپ درآمده امروز در دسترس ماست و چون بدست گرفته میخوانیم آنها را پس از هشتاد سال دربر دارنده‌ی حقایق بس ارجدار و بنیادی و برای دهها بلکه سدها سال دیگر سودمند می‌یابیم. زیرا خواست پیمان پرداختن به « بنیادهاي زندگانی» بود ـ چیزهایی که کهنه و نو نگردد.
در یک جمله : پیمان چراغ راه زندگانی برای ایرانیان و شرقیان بوده و هست.
پیمان میخواهد : ایران را چراغ آسیا و آسیا را چراغ جهانیان گرداند. کسانی تا به کُنه جستارهای او پی نبرند چه دانند که این خواست دوری نیست؟!. چه دانند که راهی که پیمان به شرقیان بلکه به جهانیان می‌نماید تنها راه رستگاری است؟!.
آیا چنین ماهنامه‌ای جدا از دیگران و شایسته‌ی ارجشناسی نمی‌باشد؟!.
روز یکم آذرماه سال 1312 در تاریخ روز جدایی است. در این روز ماهنامه‌ی پیمان همچون خورشید در افق مطبوعات کشور برآمد و با درخشش خود در مدت نه سال (هفت دوره‌ی سالانه) شاهراه رستگاری بروی ایرانیان گشاد. در همان چند شماره‌ی نخست نیک نمایان گردید که پیمان ماهنامه‌ی جدایی از هر باره می‌باشد.
پیمان نخست نیمه ماهه بیرون ‌آمد ولی پس از شش ماه رویه‌ی ماهانه بخود گرفت. تکه های زیر از برگه‌ی اشتراک شماره‌ی دوازدهم سال نخست برگزیده شده تا با زبان خود ما را از چبود (ماهیت) آن ماهنامه آگاه گرداند.
«پیمان مجله‌ایست که از اول آذرماه 1312 شروع بانتشار کرده و تاکنون ... چاپ شده. دارنده‌ی این مجله و عهده‌دار نگارش آن آقای کسروی تبریزی است که شهرت علمی او ما را بینیاز از هر تعریف و توصیف می سازد. ...
هر شماره بر دو قسمت است که در قسمت اول گفتگو از آیین زندگی (اصول اجتماعی) و اخلاق و سیاست عمومی اروپا و روابط شرق و غرب است. کسانی که دو جلد آیین را خوانده یا دیگر نگارشهای آقای کسروی را در این موضوعها دیده‌اند میزان قیمت این مطالب را بهتر میدانند.
قسمت دوم شامل مقالات علمی در تاریخ و جغرافی و زبانشناسی و دیگر علوم است. از جمله « تاریخ پانصد ساله‌ی خوزستان» ... کتابیست که در زمینه‌ی خود بیمانند و در هر شماره جزوی از آن چاپ می‌یابد که در آخر سال کتاب تمامی باشد.
با آنکه نشر این مجله زحمت بسیاری بر ما دارد چون مقصودمان کسب و تجارت نیست در قیمت اشتراک رعایت بسیار کرده‌ایم که هر کسی که مایل باشد قادر باشتراک شود. ...»
« چنانكه خوانندگان محترم ميدانند پيمان براي دنبال كردن مقصد مهمي مي‌باشد و اينست كه ما حق داريم از همه‌ی ايشان طلب مساعدت نمائيم.
اين مجله براي سربلندي شرق بنياد نهاده شده و ما خوشبختيم كه تا امروز فيروزي از آن ما بوده ... چون در ایران بارها مجله تأسیس شده و پس از انتشار چند شماره تعطیل کرده از این جهت اهالی ایران از اشتراک بمجلات خودداری مینمایند و درباره‌ی پیمان نیز که در آغاز امر اعلان آن را نشر نمودیم همین مسئله باعث بود که غالب کسان از اشتراک خودداری نمایند. ولی بیاری خدا ششماه اول این مجله بخاتمه رسید و تاکنون 12 شماره مرتب و منظم انتشار یافت ... بیاری خدا امیدواریم که سالها بنشر این مجله موفق باشیم. از این جهت در آغاز این ششماه بار دیگر اعلان مبادرت مینماییم که اگر کسانی طالب اشتراک باشند مبادرت باشتراک بنمایند. ...»
صفحه‌های اداری و آگهی پیمان در دست کسان دیگری همچون عباس کشوری بوده و ایشان به شیوه‌ی آن زمان می‌نوشته‌اند که با نگارش دارنده‌ی پیمان فرق داشته.
تاریخ پانصد ساله‌ی خوزستان در سال بعد (1313) بپایان رسید و از همان سال تاریخ
« هجده ساله‌ی آذربایجان» به همراه ماهنامه تکه تکه بیرون آمد. پیمان تا پایان رسانیدن این کتاب در شماره‌ی خرداد سال هفتم (1321) همچنان بیرون می‌آمد.
آشنایان به تاریخ معاصر ایران نیک درمی‌یابند که نوشتن و چاپ آن کتاب در حکومت رضاشاه خود یک شاهکار است. در دوره‌ای که یاد از آزادی نمودن جرم بشمار می‌آمد تاریخ آزادیخواهی را نوشته و پراکندن یک شاهکار نیست؟!
پیمانیان توانستند این کتاب را دوبار ، نخست بنام «تاریخ هجده ساله‌ی آذربایجان» و سپس که بخشهایی به آن افزوده شد و پیشامدهای دیگر جاها گشاده‌تر نوشته گردید ، اینبار بنام « تاریخ مشروطه‌ی ایران» بچاپ رسانند.
از شماره‌ی یکم سال یکم در آذر 1312 تا شماره‌ی خرداد 1321(که با دیری بسیار در پاییز یا زمستان 1321 بیرون آمد) پیمان در هفت دوره‌ی يكساله منتشر شد. پیمان گاه گاه برای دوره‌ای بیرون نمی‌آمد و آنچه ما دانسته‌ایم این علتهایی داشته. یکی آنکه سخنانی که مینوشت چون تازه بود و دلها از آن رمیدگی میداشت ، می‌خواست زمانی بگذرد و خوانندگان در آن باره‌ها اندیشه بکار برند تا در دلها جا گیرد. دوم اینکه چون با باورهای همگانی ناسازگار بود بیم آن میرفت که مایه‌ی غوغا و هیاهو گردد و حساسیت حکومت را نیز برانگیزد و این دوره‌های خاموشی به بازگشت آرامش می‌انجامید.
نويسنده‌ي پيمان در همان شماره‌ي نخست نوشت كه ما بنشر اين مجله آغاز مي‌كنيم و راهي در پيش گرفته‌ایم و بياري خدا اميدواريم ما را بسرمنزلي كه آهنگ آن کرده‌ایم برساند و نيز منصفانه در آن گام نخست آگاهي داده صفحه‌های این مجله چنانكه بروي دوستان و همراهان ما باز است بروی نويسندگاني هم باز است كه بگفته‌هاي ما ايراد دارند تنها با يك شرط كه مقصودشان آزار و دشمني نباشد ما هم بنوبت خود انصاف نموده اگر ايراد را بجا دانيم بيدرنگ آن را پذیرفته و از روي حقشناسي پاسخ خواهيم نگاشت.
گفتارهای پیمان چنانكه از يكسو با آلودگيها می‌نبردید از سوی ديگر نيز راه درست زندگاني را نشان داده شاهراه پاک زیستن را بروي خوانندگان باز مي‌كرد.
اين بود هر شماره‌ي پيمان كه با مخالفت دسته‌اي از هواداران آلودگيهاي توده روبرو مي‌شد در عين حال تأثير بسزایی نيز در انديشه‌هاي كسان پاكدل و پاكدرون نموده و دسته‌ی همداستانی را نيز تشكيل مي‌داد و همين هواداران بودند كه از دور و نزديك دست همراهي بسوي پیمان دراز كرده جمعيت پیمانیان آن روزي را تشكيل دادند.
پس از پیشامدهای شهریور1320 و آغاز دوره‌ی نوینی که بنام « دوره‌ی دمکراسی» نامیده شد ، بنیادگزار پیمان ، کسروی یگانه ، بدستیاری پیمانیان روزنامه‌ای هم بنام پرچم بنیاد گزاردند و چون قلمها و زبانها آزادی یافته و روزنامه‌خوانان فراوان گردیده و از آنسو گفتارهای سراپا حقیقت ، پاکی و دلیری پرچم هر روز بدست خوانندگان بیشتری میرسید هواداران پیمان و پرچم رو بفزونی گزارد تا « باهماد آزادگان» را بنیاد گزاردند و این جمعیت رویه‌ی رسمی یک حزب را بخود گرفت و تا امروز همچنان برای رسانیدن حقایق پاکدینی بگوشها می‌کوشد.
باهماد آزادگان هر ساله این روز را بنام « روزبه پیمان» جشن میگیرد و یادش را گرامی میدارد. این تکه از پرچم روزانه شماره‌ی240 یکم آذر 1321به ایجاز از تاریخچه‌ی پیمان سخن میراند :
« ... ميدانم كساني خواهند گفت : يك مهنامه چيست كه روز بيرون آمدن شماره‌ی نخست آن عيد باشد. ميگويم : بهتر است اين كسان پيمان را بخوانند تا دريابند كه آن يك مهنامه‌اي همچون مهنامه‌هاي ديگر نبوده و نيست.
پيمان از گام نخست چند مقصد بزرگ را دنبال كرده و بهمه‌ی آنها فيروز گرديده :
1) پيراستن زبان فارسي كه يك تاريخچه‌اي دارد و نوشته خواهد شد.
2) نبرد با اروپاييگري كه آن هم تاريخچه‌اي دارد و بايد هنگامي نوشته شود.
3) نبرد با بيديني و ماديگري. ماديگري با آنكه در ايران رواج فراوان يافته هنوز كمتر كسي معني آن را ميداند و از چگونگي آن آگاه ميباشد. ماديگري بزرگترين گمراهي‌ايست كه تاكنون در جهان رخ داده و اين گمراهي‌ايست كه همراه دانشها و اختراعهاي اروپائي بهر كجا ميرسد در اندك زماني انبوه مردم را بيدين و بيهمه‌چيز ميگرداند و تغيير در زندگاني آنجا پديد مي‌آورد ، و باين گمراهي تاكنون پاسخي داده نشده بود و براي نخستين بار پيمان بپاسخگوييهايي پرداخت و بهرحال پايه‌ی آن را برانداخت. آري اين باور نكردنيست كه يك گمراهي كه در سراسر جهان رواج يافته و با بودن صدهزاران كشيش و ملا و حاخام و ديگران كسي تاكنون پاسخي بآن نتوانسته ، ولي يك مهنامه‌اي از تهران كه هنوز صد يك مردم از انتشار آن آگاه نيستند پاسخهاي دانشمندانه‌ی استواري بآن داده است.
4) نبرد با همه‌ی كيشهاي پراكنده و گمراهيهاي گوناگون ـ چنانكه بارها نوشته‌ايم در ايران نزديك بپانزده كيش بيپا هست و پيمان با همه‌ی آنها بنبرد پرداخته و بهر يكي ايرادهاي بسياري گرفته و تاكنون پاسخي داده نشده. چنانكه نمونه‌ی آنها ايرادهاييست كه به بهائيان و صوفيان در پرچم گرفته شده و همه ميدانند كه پاسخي داده نميشود.
يك چنين مهنامه‌ايست كه روز نخست بيرون آمدن آن را عيد مي‌شماريم.
يكي از ستودگيهاي پيمان است كه شش سال آن در زمان پادشاهي رضاشاه بچاپ رسيده و با آنهمه چاپلوسي كه رواج ميداشت ، و با آن فشاري كه از سانسور در ميان بوده يك جمله ستايش از شاه نامبرده در سراسر مهنامه نيست و اگر تاريخ خوزستان را كه همراه شماره‌هاي سال نخست بچاپ رسيده بحساب نگزاريم ، در سراسر مهنامه يكبار بيشتر نام رضاشاه برده نشده است. باز ميگوييم : يك چنين مهنامه‌است كه روز نخست بيرون آمدن آن را عيد ميگيريم و اين كار را بخواست خدا مي‌كنيم.؟!»
درباره‌ی کوششهای پیمان و شاهکارهای آن جا دارد گفتارها یا کتابی جداگانه نوشت. ارجمندی پیمان و راهی که او بروی جهانیان گشاده نه چیزی است که فراموش گردد زیرا این بخواست خدا بوده و سراسر این راه از حقایق می‌باشد. اینست آزادگان این روزبه را هر ساله جشن گرفته و میگیرند.
ما این سال را نیز سال کار و همبستگی بیشتر میدانیم و بیش از گذشته خواهیم کوشید.
اگر خوانندگان کوششهای محمد پاکمرد عرب را در راه اسلام ، که هم اکنون در کانال تلگرامی ما منتشر میگردد بدیده گیرند و آن را با کوششهای پاکدینی بسنجش کشند درمی‌یابند که آن دین تنها با یک آلودگی بت‌پرستی دچار بود و آن کوششهای جانفرسا را کرد ولی پاکدینی با انبوهی از آلودگیها دچار است و می‌باید با یکایک آنها نبردد. اینست کار بس  دشوارتری در پیش دارد و بکوششها و از خود گذشتگیهای بیشتری نیز نیازمند است.
ما از همینجا خردمندان و نیکخواهان را ، آنهایی که جویای حقایق می‌باشند بیاری و برادری می‌خوانیم. زیرا این راه تنها با همدستی خردمندان و نیکخواهان پیش خواهد رفت.
اینان آگاه باشند که راه پاکدینی به پیشوایی کسروی یگانه ، راه آزموده شده‌ایست که می‌رفت انبوه مردمان را بکوشش در این شاهراه کشاند که « کمپانی خیانت» با تلاش فراوان از جمله تشکیل پرونده در دادگستری به بهانه‌ی دروغ توهین باسلام ، ممنوع کردن سیزده جلد از کتابهایش ، فشار آوردن به باهماد آزادگان و لغو پروانه‌ی وکالت کسروی (کاری که او با آن زندگانیش را راه می‌برد) و ترور نخست و نافرجامش در آغاز سال (اردی بهشت 1324) و ترور دوم در اسفند 1324 شتاب روز افزون این جنبش بزرگ را گرفت.
دو حکومت محمدرضاشاه و جمهوری اسلامی نیز هرگونه فشاری را از راه سانسور انجمنهای باهماد و جلوگیری از کوششهای دمکراتیک ایشان همچون نمایندگی مجلس ، چاپ روزنامه‌ها ، و همچنین کتابهاشان در ایران بکار گرفتند و هنوز هم میگیرند. ولی با اینهمه این جنبش که تکیه‌گاهش حقایقست همه‌ی فشارها و خونریزیهایی که بدخواهان کشور پیش آوردند را از سر گذرانیده و هنوز یگانه راه بیرون آمدن از گرفتاریهاست و بیگمان پیش خواهد رفت. چنانکه آزموده شده : « پیشامدهای جهان پایَندان[= ضامن] پیشرفت ماست».
بیگمان برادران میدانند در این راه که ما هستیم باید کوشش بسیار کنیم زیرا پراکندگیها را به یگانگی رسانیدن کار آسانی نیست. از یکسو باید با گمراهیها نبردید و از سوی دیگر باید آمیغها را در میان توده از راههای گوناگون پراکند.
یاران! بکوشیم سالی که در پیش است فیروزیهای بیشتری ازآن ما گردد.
فیروزی ازآن کوشندگان و خدا با ایشانست.