پايگاه : با فرارسيدن ماه رمضان سال 1389 بجا ديديم در اين شماره رشته گفتارهاي پرچم را بريده و اين گفتار را بياوريم.
مقدمهماه صيام است ، مساجد و معابد شب و روز از اجتماع مسلمين و روزه داران رونق گرفته ، عالِم و عامي اين ماهِ بخصوص را ماه عبادت مي دانند و سعي دارند آيين اسلامي را هرچه بيشتر رواج دهند و به ثواب جزيل نايل شوند.
واعظين بوعظ خود و روضه خوانان به روضه خواني خود و پيشنمازان بنماز جماعت خود توجه و علاقة بيشتري بخرج مي دهند ، عامة ناس خصوصاً بازرگانان و بازاريان جهد بليغ دارند در اين ماه مبارك كه بهترين فرصت براي تحصيل ثواب مي باشد دستورات ديني خود را انجام دهند و با گرفتن روزه و خواندن نماز و دعا و شب زنده داري اجر اخروي بدست آرند.
با تمام اين احوال بايد اذعان و اعتراف نمود كه بازار روزه كاسد و رونق مسلماني كم شده است و با جرأت مي توان گفت از صد نفر بيش از ده نفر روزه نمي گيرند و چه بسا
اشخاص متظاهر كه بزير منبر وعاظ مي نشينند و در دعاخواني و شب زنده داري شركت مي كنند و حتا سحري هم مي خورند و روزه نمي گيرند.
اشخاص متظاهر كه بزير منبر وعاظ مي نشينند و در دعاخواني و شب زنده داري شركت مي كنند و حتا سحري هم مي خورند و روزه نمي گيرند.
از مسلمات است كه هيچ امري بدون علت نيست. اين كساد بازار روزه و كمي رونق مسلماني هم در نتيجة علل و عوامل متتابعة متعدديست كه مع التأسف علماي اعلام توجهي كه بايد و شايد بدان نكرده اند و اگر جسارت نباشد در ميان خود آنها كساني پيدا شده اند كه خود باعث و عامل مؤثري براي اين كساد ، بلكه ماية فساد بوده اند.
شرح اين علل و عوامل طولاني است كه براي هر يك لازم است رساله اي مفصل و عليحده تدوين كرد. يكي از اين علل ، عدم اطلاع مردم بفلسفة صحيح روزه است. هر چند وعاظ و علما در اين باب بحث ها كرده و مي كنند ولي بعقيدة ما آن بحث ها كافي و وافي نبوده خصوصاً براي اين دور از زمان كه دنيا بكلي عوض شده و اطلاعات مردم زياد گرديده و افكار مخالف و جديد در قلوب اكثر مردم نفوذ كرده است.
بنابراين ملاحظات ، بمنظور تنبيه و تنبه عامة ناس ، و تذكر خاطر علما و خواص در نظر گرفتيم مقالاتي چند بنويسيم و هر مقاله را جداگانه چاپ و بين مردم نشر كنيم و اين مقالة اول است كه در تحت عنوان :
فلسفة روزه؟
چاپ كرده در دسترس همة مسلمانان مي گذاريم و رجاء واثق داريم كه اين خدمت بخلق در پيشگاه خداوندي مقبول افتد و وقتي مقبول افتد كه عامة مردم به خواندنش اقبال كنند و از تذكرات و يادآوريهاي نويسنده متنبه گردند بعونه و منه.
****
در خاتمة مقدمه قول علي ع « انظر الي ما قال ولا تنظر الي من قال» را نقل و از خوانندگان خواهش مي كنيم از نام نويسنده بگذرند و بگفته و نوشته اش توجه بيشتر مبذول و با دقت مطالعه نمايند و هرچه صحيح است قبول كنند و ناصحيح را رد نمايند.
نويسنده نام خود را بعلل و جهاتي ننوشته كه يكي از آن علل همين است كه گمان مي كند با اين ترتيب خواننده بيشتر به مطلب توجه خواهد كرد تا بگويندة مطلب.
روزه
بدستور قرآن بر مسلمانان واجب شده كه چون بسن معيني رسند ماه رمضان را روزه گيرند. باين معني كه روزها به تفسير قرآن ، از آنگاه كه نخ سياه از سپيد شناخته شود تا مغرب ، دهان از خوردن و آشاميدن ببندند. چرا؟...
اين پرسش پيش مي آيد و هر كس مي پرسد چرا نخورم و نياشامم. آدمي با خوردن و آشاميدن زنده است و اين خوردن و آشاميدن بايد در موقع گرسنگي و تشنگي باشد ، نه در وقتيكه سير است. علم طب و اطباء در اين خصوص توصيه ها كرده و مي كنند كه غذا در وقت گرسنگي بخوريد و چون خوب گرسنه نباشيد غذا نخوريد كه از اين راه ضرر خواهيد ديد. با تمام اين احوال مي بينيم روزه واجب است و تركش گناه ، و جبرانش دشوار است ، يك چنين دستور ديني اي با اين سختي لازم است فلسفه اش دانسته شود.
زماني بود كه مردم چشم و گوش بسته بودند ، همينكه يكي از « علما» مي گفت خدا در قرآن كريم فرموده و واجب است روزه بگيرند مردم قبول مي كردند ، اما امروز كار بجايي رسيده كه حتا پيره زنان هم با اين سادگي حرف علما را نمي پذيرند.
كلفت خانة ما
كلفت خانة ما پيره زني است ساده و غرولندي و ناتوان ، كه از كميابي كلفت بناچار وجودش را عزيز مي شماريم. اين پيره زن با همة ناتواني روزه مي گيرد ، اما دو سه روزي كه از ماه مبارك روزه گرفت روز چهارم بود كه بناي غرولند را گذاشت اما نه با ما ، بلكه بخدا غرولند مي كرد كه : اين چه قراريست كه گذاشته اي ، آخر اين روزه ديگر چه بود كه براي ما آوردي ، و از اينگونه حرفها. منكه گاهي سربسر او مي گذارم گفتمش مگر نمي خواهي ببهشت بروي ، آن دنيا بعوض اين دنيا خيلي خوش به تنت مي گذرد ، يك قصر بسيار عالي بتو ، تنها مي دهند.
گفت : اي آقا ، من چه روزه بگيرم چه نگيرم جايم توي بهشت است. همان روز قيامت سفت و سخت مقابل خدا مي ايستم و حرفهايم را مي زنم. ديروز رفتم مسجد. آقاي روضه خوان يك حرفهايي ميزد كه از عهدة هيچكس برنمي آيد آنطور بكند. مي گفت : زنها ، از خانه ها بيرون نرويد ، زن حمام تا حمام بايد بيرون برود آنهم با اجازة شوهرش ، مسجد هم بدون اجازة شوهر نبايد برود ، روزه گرفتن تنها كافي نيست اگر يك برگ مويتان را نامحرم ببيند عبادتتان درست نيست. حالا شما بگو : كي مي تواند اينطوري كه آخوند مي گويد بكند ، زن آقاي روضه خوان كه نان و خورشش آماده است و كلفت هم دارد مي تواند توي خانه بنشيند و بيرون نيايد؟ ما كه بايد برويم خريد كنيم و كارِ خانه مي كنيم چطور مي توانيم توي خانه بنشينيم و بيرون نرويم؟ مي گفت عبادت خدا كنيد ، نماز اينطور بخوانيد ، روزه آنطور بگيريد ، اگر اينجاش كج باشد يا آنجاش راست باشد نماز و روزه ات درست نيست. اگر اينطور است ديگر چرا آدم بخودش زحمت دهد ، يكدفعه نه نماز ميكنيم و نه روزه مي گيريم كه بهتر است.
خيلي حرف زد كه من يادم نيست. آنها اينقدر لفت و لعابش مي دهند كه آدم هيچيش را ياد نمي گيرد. تا ميخواهي يك خطش ياد بگيري از خط صدمي رد شده است.
خدا هم عجب كارها را سخت كرده. او كه مي خواهد اينطور عبادتش كنند ، اول همه چيز مردم را آماده كند تا بتوانند همة آنهايي كه گفته بكنند. خدا خانه و زندگي آماده و آراسته اي بمن بدهد كه نخواهم دست به تر و خشك بزنم ، من هم شب و روز نماز مي خوانم و روزه مي گيرم و پاي منبر آخوند مي نشينم. همة حرفهاشان اينست كه صبح تا شام بياييد پاي منبر بنشينيد تا ياد بگيريد چطور نماز كنيد و روزه بگيريد.
اينها خبر ندارند كه مردم هزار كار و بدبختي دارند كه باين چيزها نمي رسند.
اين ايرادهاييست كه يك پيره زن دهاتي بيسواد بگفتة واعظ مسجد مجاور خانة ما كرده و من بي آنكه در معني گفته هاي او تغييري دهم عيناً در بالا نوشتم.
روشنفكران
اما ايرادها تنها اين نيست. اگر همة ايرادها اين بود كه پيره زناني مانند كلفت خانة ما مي گيرند و باز در تحت تأثير گفته هاي واعظ هستند ، چندان قابل اعتنا نبود ، زيرا اين پيره زنان برابر فهم خود عمل نمي كنند و محيط نه چنان در آنها مؤثر است كه بتوانند فهم خود را بكار اندازند. همين پيره زن با همة ناتواني و پيري با آنكه باو گفتم : تو با اين پيري و ناتواني اگر روزه نگيري گناه نداري ، نپذيرفت و با اينكه آن حرفها را زد يك حرفهاي ديگري هم كه دلالت بر ناداني و درماندگي فكر اوست ميزد كه من از ذكر آنها خودداري كردم. بهرحال مقصود اينست كه اين ايرادها در دل بسياري از مردم مي گذرد. ولي دستة درسخوانده كه بروشنفكران تعبير مي شوند ايرادهاشان بيش از آنها و بسيار مؤثرتر و گيراتر است.
اينها نيز از خود مي پرسند : چرا نخوريم و نياشاميم؟ چرا هنگامي كه گرسنه ايم نخوريم و در هنگام سيري ، معدة خود را به رنج اندازيم. آيا خدا روز قيامت از ما خواهد پرسيد چرا گرسنه بودي غذا خوردي يا چرا تشنه بودي آب خوردي؟!.
اينها بعلم طب و دلايل علمي استناد مي كنند و دليلها مي آوردند كه بموجب آن روزه گرفتن براي آدمي ضرر دارد و تندرستي او در خطر مي افتد ، يا لااقل مختل مي شود. مي گويند : محسوس و روشن است كه ما اگر هنگامي كه گرسنه هستيم غذا نخوريم و يا در موقع سيري غذاي اضافي بخوريم معده برنج مي افتد و دچار اختلال و بيماري خواهد شد و بالنتيجه تندرستي از ميان مي رود يا لااقل سلامتي ناقص مي شود ، و اين ، هم برخلاف عقل سليم و هم برضد دستور اساسي دين است كه حفظ سلامتي بدن را واجب شمرده است. از اين قبيل ايرادها فراوان مي آوردند و ما در اينجا بذكر نمونه اي از ايرادهايي كه مردم از عامي و درسخوانده وارد مي آورند قناعت كرديم.
« علماي اعلام»
اكنون سئوال ديگري پيش مي آيد كه پاسخ اين سئوالات با كيست؟.
چه كساني بايد باين اعتراضها جواب بدهند؟.
اين ايرادها اثر خود را كرده و اكنون مي توان گفت بيش از ده در صد ايرانيان با اينكه مي گويند مسلمانيم روزه نمي گيرند. كسانيكه خود را بلباس پيشواي ديني درآورده و مدعيند در علم دين از مجتهدين و سزاوار پيشوايي هستند بايد اين ايرادها را جواب بدهند ، جوابي كه قانع كننده و عالمانه و از روي دليل باشد. متأسفانه تاكنون اين آقايان چنين كاري نكرده اند ، نه اينكه اصلاً جواب نداده باشند جوابهايي داده اند ، ليكن اين جوابها فقط براي كساني خوب بود كه چشم و گوش بسته و مريدشان بوده اند ، امروز دنيا عوض شده و بيشتر مردم چشم و گوششان باز شده و حرفهاي تازه اي شنيده اند. « علماي اعلام» ما همچنان با همان رفتار و گفتار كهنة خودشان كه بارها مورد اعتراض قرار گرفته است مي خواهند در برابر سيل اعتراضات بايستند و همه مي دانيم نتوانسته اند و روز بروز بيشتر شكست مي خورند. بگذريد از اينكه چنديست بازار عمامه و قباي « علمايي» رواج گرفته ولي حقيقت امر اينستكه سخنان آقايان در ميان دستة چيزفهم اثري ندارد و بنابراين نبايد اميدوار بود كه اين آقايان بتوانند بكار خود ادامه دهند.
اين هم مسئله ايست كه بايد از خود پرسيد : راستي چرا اينطور است كه هر كسي درسخوانده و چيزفهم است كمتر بدين و آيين و به گفتار و رفتار « علماي اعلام» اعتنا و توجه مي كند ، اما هر كسي هرچه كمتر درس خوانده و بيسوادتر است ، بيشتر دنبال گفتار و رفتار « علماي اعلام» مي رود؟ « علماي اعلام» مي گويند : اينها درسهاي بيديني خوانده اند ، بيدين شده اند ، كافرند ، خدا لعنتشان كند. درسخوانده ها مي گويند : اينطور نيست ما بيدين نيستيم كافر نيستيم ، اما چيزهاييست كه شما بيدليل مي گوييد و ما درس خوانده ايم و گوشمان بدليل آشنا شده ، مي توانيم حرفهاي بيدليل شما را بشنويم ، همينكه شما بما تهمت بيديني مي زنيد بچه دليل است؟ آيا همينكه ما را بيدين خوانديد ، همة كارها درست مي شود؟ ديگر نبايد جواب اعتراضاتي كه بر حرفهاي شما وارد شود بدهيد؟ شما كه خدام شريعت و حفظة دين هستيد بايد دين را با علم و با دليل و برهان به مردم ياد دهيد ، نه بزور تكفير و تهمت.
علماي دين چنان مي گويند ، و درسخواندگان چنين. شما هم خواهي نخواهي دچار شك و ترديد مي شويد و حق داريد شك كنيد تا در جستجوي حق و ناحق برآييد.
انسان وقتي مي تواند چيز بفهمد كه در گفته هاي هر دو طرف شك كند ، نه گفتة يكي را بدون فكر يا از روي ترس بر خود تحميل كند و گفتة ديگري را اصلاً گوش ندهد.
آنچه مسلم است اينست كه : همة حرفهاي عمامه بسرها درست نيست و همينطور همة حرفهاي فكليها هم نادرست نيست. دليلش هم اينست كه از ميان همان عمامه بسرها ، كساني بتدريج پيدا شده اند كه امروز بيشترِ حرفهاي ديروز فكليهاي فرنگي مآب ملعون! را پذيرفته بلكه براي درستي آنها حديثهايي هم مي آورند. خود اين عمل بايد شما را ( اگر هشيار باشيد) دچار شك و ترديد نسبت به بسياري از گفته هاي امروزي علما گرداند. اين شك و ترديد هيچكس را بيدين نمي كند ولي او را بفكر تحقيق و جستجو مي اندازد.
همه مي دانند كه : آشفتگي عظيمي در افكار و عقايد مردم پيدا شده و عقايد مختلف و گوناگون زياد گرديده است ، و اين وضع براي يك مملكت بدترين بلاست كه ممكن است آنرا بنابودي كشاند.
بعضي عقيده دارند كه با تمام قوا جلو همة افكار تازه اي را كه پيدا مي شود بگيرند و افكار كهنه را تقويت كنند تا اختلافات رفع شود. اين فكر بسيار سطحي و از روي بي اطلاعي است زيرا از دو صورت بيرون نيست ؛ يا افكار تازه اي كه پيدا شده صحيح و براي جامعه مفيد است كه چرا جلوش را بگيرند؟ و برفرض كه جلوش را بگيرند تاريخ ثابت كرده است كه خواه ناخواه پيش مي رود.
يا اينكه افكاري غلط و ضرردار است در اينصورت هيچ احتياج بخفه كردن و جلو گرفتنش نيست زيرا فكر غلط خود بخود رسوا مي شود.
در اينصورت رفتار علماي اعلام كه در برابر هر فكر تازه اي اول چماق تكفير بلند مي كنند ، و بر صاحب فكر لعنت فرستاده عوام را بر عليه او مي شورانند غلط است زيرا هم بضرر دين و هم بضرر دنيا تمام مي شود.
عالِم اگر عالم است چه احتياج باين كارها دارد. بايد در اين قبيل مواقع ، علم و فضل خود را نشان دهد و با دلايل عقلي و علمي بر همه كس روشن و ثابت گرداند كه مثلاً فلان فكر غلط و براي جامعه مضر است. مردم دشمن خودشان نيستند ، همه مي خواهند فكر و مطلب درست و مفيد را بپذيرند. عالم بايد اگر كسي يا كساني را در اشتباه ديد ، بقوت منطق حق پرستانه اش رفع اشتباه كند.
در خصوص ايرادهايي كه بروزه وارد كرده اند ، حق اينست خود علما جواب بدهند ، ولي جوابي كه همه كس را قانع كند ، هم عامي بيسواد بتواند قبول كند ، و هم درسخواندة اروپا ديده بپذيرد ، و از ايراد گرفتن بازماند.
تذكر
نكته اي را كه لازم است در اينجا بعلما تذكر داده شود اينست كه ايشان مي خواهند مطالب خود را با حديث و قرآن ثابت كنند ، اين روش براي كساني كافي است كه مسلمان هستند و بحديث و قرآن ايمان دارند ، مسيحي و بالاتر از آن دهري و مادي كه خدا را نمي شناسند ، چگونه مي توانند باستناد آية قرآن و حديث ، قبول كنند كه سخن آنها درست است؟.
كساني كه درد دين دارند واجب تر از همه اينست كه بعلماي خود فشار آورند تا قدري بخود زحمت داده از معلومات آخوندي كمي پا بالاتر گذارند و نيز منطق كهنه را كه مانند شمشير زنگ زدة كند شده اي است ، بدور اندازند و با معلومات بيشتري و با منطق روشنتري ايرادهايي كه ديگران بر دين وارد كرده و مي كنند جواب بدهند بطوريكه هم درسخوانده ها و هم كم سوادان ، خوب و روشن بفهمند كه آنها چه مي گويند و الا تا زمانيكه « علماي اعلام» با همان سرماية كهن و با همان منطق جدلي و مغالطه بازي بخواهند در برابر گفته ها و نوشته هاي بيدينان قيام كنند يا دست بچماق تكفير برند يا بشورش و تحريك عوام پردازند ، با اين رفتارها ممكن نيست بتوانند بشريعت خدمت و دين را حفظ كنند.
بهرحال نويسندة اين رساله بهتر مي داند كه فعلاً در وظيفة « علما» دخالت نكرده و بيان فلسفة روزه را كه حق آنها است بخودشان واگذارد ، ولي از همة خوانندگان خواهش مي كند كه اين مقالة مختصر را بار ديگر با دقت بخوانند و از علماي خود بخواهند جواب منطقي و روشني كه همه كس بتواند فهميد بايرادهاي مردم داده فلسفة روزه را بيان كنند. ما نيز اميدواريم بتوانيم بقية مطالب خود را در آيندة نزديكي چاپ كرده در دسترس عموم بگذاريم.
من الله التوفيق و عليه التكلان
اين گفتاري بوده كه سالها پيش در دفتري بهمين نام چاپ شده و چون همچنان تازه و امروزيست و با زبان دلسوزانه اي ايرادهاي روزه را بزبان آورده ، ما در اينجا و بمناسبت فرارسيدن ماه رمضان آورديم.
سخنان پرمغز گفتار فلسفة روزه جاي تأمل بسيار دارد. ما از خوانندگان خواستاريم اين گفتار 6 صفحه اي را پيوست « اي ميل» هاشان كنند تا با نشر بيشتر به تأثير آن بيفزايند. http://www.4shared.com/document/ZDCXTMfM/Falsafeye_Ruze.html
امروز از يك سو دسته اي از مردم بي آنكه از سود و زيانهاي (بهداشتي ، اجتماعي ، اقتصادي) روزه آگاه باشند ، تنها بهوس شركت در مراسم يا ثواب بردن و گناه پاك كردن روزه مي گيرند و از سوي ديگر از گوشه و كنار بزبان علمي مي شنويم كه چه خطراتي با اين عبادت توأم است. اين خود مشكل كوچكي نيست زيرا در برخي از پيآمدهاي بهداشتي روزه ، سخن از نقصهاي « بازگشت ناپذير» تندرستي مي رود. اينجاست كه دانستن سود و زيان آن وظيفة يكايك ما مي گردد ولي آنچه مشكل را دو چندان كرده آنست كه در سالهاي اخير كساني از « كارشناسان تغذيه» يا « پزشكان» مسلمان برخاسته و با شمردن سودهاي بهداشتي چندي براي روزه ، آن را نه تنها بيخطر بلكه بسيار سودمند نيز نشان داده اند. رسانه هاي « جمهوري اسلامي» پا را فراتر گذارده از اينكه برخي مربيان جلوي روزه گرفتن بازيكنانشان را مي گيرند انتقاد كرده اند.
از اينرو نياز به آن مي افتد كه ما سخن هر دو سو را بشنويم. اينك ما اين در را در اين پايگاه باز مي گذاريم تا هر دو سو بتوانند يافته هاي خود را در اين زمينه بفرستند تا نشر گردد و خوانندگان بتوانند از رويهمرفتة گفته ها ، خودشان نتيجة لازم را بگيرند.
بايد دانست كه امروز روزه (fast) به رژيمهاي غذايي توأم با پرهيز نيز گفته مي شود كه براي آنها سودهاي بسياري شمرده اند. خواست ما در اينجا روزة اسلامي است و روزه هاي گوناگون ديگر از سخن ما بيرونست.
براي آغاز سخن دو مطلب له و يكي عليه در اين شماره مي آوريم. بايد دانست كه خواست ما پيگيري داستان نه از ديدگاه شرعي بلكه از ديدگاه دانشي است. اينست سخناني كه مايه اي از آزمايش ، جستجو و آمارگيري نداشته باشد در اينجا جايي نخواهد داشت. با اينهمه اين شماره را استثناء گرفتيم تا اينبار سخنان بيشتري از هواداران روزه بشنويم.
از دفتري بنام « فوايد طبي و معنوي روزه» كه نشر اينترنتي گرديده بخش سودهاي پزشكي و بهداشتي آن را در زير مي آوريم. تأكيدها همه از ماست.
مي نويسد :
روزه فوائد جسمي و روحي فراوان دارد، شفابخش جسم و توان بخش جان است، پاک کننده آدمي از رذايل حيواني است، در ساختن فرد صالح و اجتماع بسامان بسيار مؤثر بوده و در تذهيب [تهذيب] و تزکيه نفس و رهاندن انسان از روزمرگي و واماندگي در نياز هاي تن تأثير بسزايي دارد.
[تا اينجا دليلي ديده نمي شود]
روزه يکي از احکام انسان ساز اسلام است، که آگاهي از همة فوايد و پي بردن به فلسفة کامل آن همچون ساير احکام الهي براي انسان عادي ممکن نيست، دانش محدود بشر نميتواند راهگشاي همة اسرار نهفته باشد و انديشه را به پاسخ همة مجهولات رهنمون شود، شايد روزي دانش انسان به حدي از کمال برسد که دريچة تازه اي بر روي بشر بگشايد و حکمتها و دستورات اسلام را باز شناسد.
[ پاراگراف دوم : چون روزه مانند ديگر « احكام الهي» است و پي بردن به فلسفة كامل آن براي انسان عادي ممكن نيست ، دانستن فلسفة آن موكول است به آينده كه « شايد» روزي برسد و ما بدانيم ـ پس اكنون نمي دانيم]
بنابراين ندانستن فلسفة احکام الهي نبايد ما را از انجام آن باز دارد و موجب نافرماني و عصيان شود، چرا که اين اطاعت کورکورانه نيست، بلکه بر علم و يقين تکيه دارد زيرا مسلمانان ميدانند که خداي جهان بر همه چيز دانا و از همه چيز آگاه است و نقص و نيازي در ذات متعال او نيست که از اعمال سودي بخواهد يا از زياني بهراسد، خداي مهربان خير ماست و براي بندگان خود جز خير و سعادت نميخواهد، پس اگر به چيزي فرمان ميدهد خير و سعادت ما در آن است و کمال و تعالي ما بدان بستگي دارد و هر چيزي را نهي ميفرمايد براي ما زيان بخش است و بر مصالح مادي و معنوي ما لطمه ميزند.
[ اگر چنانست ديگر چه نياز به توضيحات بيشتر و تعليل علمي و پزشكي است ، مثلاً آنچه پس از اين نوشته شده و خواهد آمد؟!]
فوايد طبي و بهداشتي روزه که از سودمنديهاي کوچک اين فريضة انسان ساز است بحدي است که شايد نياز به توضيح و تکرار نداشته باشد و بيشتر مردم کم و بيش از آن آگاهند. ما به اختصار به گوشه اي از اين فوايد انسان ساز اشاره ميکنيم: معده و دستگاه گوارش از اندام پرکار بدن آدمي است، با سه وعده غذا که معمول مردم است؛ تقريباً در همه ساعات دستگاه گوارش به هضم و تحليل و جذب و دفع مشغول است. روزه باعث ميشود از يکسو اين اعضا استراحت کنند و از فرسودگي مصون بمانند [ كاش روزي هم براي قلب كه دمي نياسوده پياپي مي تپد بتوان يك استراحتي پيدا كرد!] و نيروي تازه اي بگيرند و از سوي ديگر ذخاير چربي که زيانهاي مهلکي دارند تحليل رفته و کاسته شوند.
در روايات بسياري پيشوايان گرامي اسلام فرموده اند: « معدة آدمي خانة بيماريهاي اوست و پرهيز از غذا درمان آن است». [چون پيشوايان فرموده اند جاي چون و چرا باز نمي ماند!]
بديهي است آنگاه فوايد بهداشتي روزه بهتر به دست ميآيد که روزه دار امساک روز را با زياده روي در شب تلافي نکند، که پرخوري خود موجب زيانهاي چشم گيري براي دستگاه گوارش است. با پيشرفت دانش پزشکي، برخي از پزشکان و متخصصان دريافته اند که امساک از خوردن و آشاميدن، عالي ترين روش درماني است، يکي از پزشکان ميگويد: « طرح درمان به وسيلة روزه بسيار چنان معجزه آساست که بکار بستن آن مسير، طرحها و برنامه هاي طب عملي و جراحي را تغيير خواهد داد، زيرا روزه راه تازه اي به روي دانش پزشکي ميگشايد؛ و سلاح مؤثري براي مبارزه با بيماريها به اين دانش مي بخشد، سلاحي که ميتوان آن را از راههاي گوناگون مورد استفاده قرار داد تا انسان را در مبارزه با علت بيماريها براي بهبود بيماران به نتيجه مطلوب و آشکار رسانند. »
با روزه و امساک ميتوان بيماريها را بهبود بخشيد و معالجه کرد. البته در صورتي که با اعتدال و زياده روي مقرون باشد و در هنگام سحر و افطار در خوردن و آشاميدن افراط نشود. بررسي فوايد بهداشتي و طبي روزه در اين مختصر نمي گنجد، آنانکه به توضيح بيشتر علاقمندند ميتوانند به کتابهايي که در اين زمينه تأليف شده است مراجعه نمايند. بايد توجه داشت، برخلاف تصور کوتاه انديشان، روزه هيچگونه ضرري براي افراد سالم مکلف ندارد و اگر کسي بيمار باشد و نتواند روزه بگيرد و با اين کار بيمارتر شود و يا روزه باعث گردد که بيماريش ادامه يابد کار حرامي مرتکب شده و روزه اش نزد خدا پذيرفته نيست، بيماري که روزه براي او ضرر دارد نبايد روزه بگيرد و فقط لازم است در روزهاي ديگر قضاي آن را بجا آورد و جبران کند.
افراد سالم بايد بدانند که روزه نه تنها زياني برايشان ندارد بلکه چنان که گفتيم، موجب تندرستي و صحت مزاج است و بگفتة برخي شکم پرستان که خود روزه نميگيرند و ديگران را نيز از روزه باز ميدارند و تلقين ميکنند که روزه موجب زخم معده ميشود، نبايد اعتنا کرد، اينگونه دروغها تنها بهانة افراد سست عنصري است که اسير شکم خويشند و از عزم و ارادة انساني در آنان خبري نيست. « روزه باعث استراحت معده است و در حال روزه اسيد معده بجاي غذا به وسيلة صفرا خنثي ميشود و زخم ايجاد نميگردد»
و اين گفتار دوم كه آدرس و شمارة تلفن هم دارد :
تأثير روزة رمضان بر بهداشت روان و افسردگي دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي سيرجان در سال 1383
نويسندگان: مجيد كاظمي *، سيما كريمي ، علي انصاري ، طيبه نگاهبان ، سيد حبيبا... حسيني و دكتر رضا وزيرينژاد
* - مربي عضو هيأت علمي گروه آموزشي پرستاري داخلي و جراحي، دانشگاه علوم پزشكي رفسنجان تلفن: 03915225900، فاكس: 5228497-0391، پست الكترونيكي: maj_kaz@yahoo.com
نوع مطالعه: پژوهشي
موضوع مقاله: پرستاري
چكيده
زمينه و هدف: روزهداري، باعث تكامل جسم و روان ميشود و روزة رمضان ميتواند تأثيرات شگرفي در سلامت فرد داشته و اعمال و رفتار غير عادي را كاهش دهد. همچنين روزة رمضان منافع معنوي، روحي، اجتماعي و جسمي فراواني دارد. هدف اين پژوهش اين بوده كه تأثيرات روزه را بر بهداشت روان و ميزان افسردگي دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي سيرجان مورد ارزيابي قرار دهد.
مواد و روشها: در اين پژوهش 361 نفر دانشجو كه به صورت تصادفي انتخاب شده بودند، شركت داشتند. اطلاعات مورد لزوم توسط پرسشنامههايي كه داراي اطلاعات جمعيت شناختي، معيار بهداشت روان 12 آيتمي « فارل» و آزمون استاندارد افسردگي « بك» بوده جمعآوري گرديد. اين پرسشنامهها توسط نمونههاي مورد پژوهش 10 روز قبل از ماه مبارك رمضان و مجدداً ده روز بعد از ماه رمضان تكميل گرديد و ميانگين نمرات قبل و بعد از ماه مبارك رمضان با هم مقايسه شد.
يافتهها: يافتهها نشان دادند كه قبل از ماه مبارك رمضان ميانگين نمره بهداشت روان دانشجويان 55/8 ± 94/33 بود. در حالي كه اين ميانگين بعد از ماه مبارك به 2/8 ± 5/34 رسيد. همچنين ميانگين نمره افسردگي نمونه ها قبل ازماه رمضان 33/10 ± 45/14 بود، در صورتي كه بعد از ماه رمضان به 38/10 ± 8/11 كاهش پيدا كرد كه از نظر آماري معنيدار است (0001/0 p< ).
نتيجهگيري: يافتههاي اين پژوهش تأييد مينمايد كه روزة رمضان ميتواند عامل مهمي در جهت كم كردن ميزان افسردگي و بهبود وضعيت بهداشت رواني دانشجويان باشد.
از آنسو در گفتار « تأثيرات زيانمند روزة اسلامي» نتيجة جستجوهاي پژوهشگران يا گروههاي پژوهشي چندي را دربارة جنبه هاي گوناگون روزه آورده كه در آن نه تنها هيچ سودي براي روزه داري ديده نمي شود بلكه زيانهاي بسياري بچشم مي خورد. چون نوشتار بلنديست كوتاهشدة ترجمة آن را اينجا مي آوريم.
مي نويسد :
روزة اسلامي آثار زيانمند بسياري بر بهداشت ، اقتصاد ملي ، بهره وري (فردي) ، بزهكاري ، ايمني ( تصادفات رانندگي) و رفتارهاي اجتماعي دارد.
در يك پژوهشي در كشور مراكش كه شش پژوهشگر آن را روي صد داوطلب در سالهاي 1994 و 1995 انجام داده اند دربارة تندي و خشم روزه داران در ماه رمضان جستجويي بدينسان رفته : در ماه رمضان به خشم و تندي پيوسته افزوده مي گشت و در پايان آن به اوج خود مي رسيد. همچنين از يك مدير در « جده» گواهي آورده كه سخنان بالا را دربارة مردم آنجا تأييد مي كند.
در يك جستجويي كه در كشورهاي عربي شده ، كارشناسان گفته اند كه خشونت 1.5 در صد و دزدي 3.5 در صد در ماه رمضان افزايش داشته.[ در حاليكه پليس ايران از كاهش بزه ها در ماه رمضان در ايران سخن مي راند] رئيس پليس جاكارتا نيز افزايش بزه را تأييد كرده از شهروندان جاكارتا خواسته در اين ماه احتياط بيشتري كنند.
تأثيرات بر روي تندرستي
در يك پژوهش در كشورهاي عربي گفته شده ، بيماريهاي وابسته به كلسترول و ديابت به علت پرخوري 27 در صد افزايش داشته.
چند پژوهش انجام گرفته در سالهاي 1987 ، 1991 ، 1992 و 1999 گواه گرفتار شدن روزه داران به غلظت خون و كم آبي (از دست رفتن آب بدن) است. ميانسالان و سالمندان به كم آبي بيشتر دچار مي شوند. اين پژوهشها به افزايش بيش از اندازة اسيد اوريك بر نخورده است. ولي در پژوهش ديگري كه روي كارگران ترك در آلمان انجام گرفته به موارد نقرس نيز برخورده اند. در كارگراني كه كارهاي گرمايي (كوره) و ديگر كارهاي سخت مي كنند نابسامانيهايي كم يا بيش در وضعيت تندرستيشان ديده شده مانند : تپش قلب ، سردردهاي سخت ، سرگيجه ، دل آشوبي ، استفراغ و غش. پژوهشگران گفته اند : ما از كارفرمايان خواستيم كه در رمضان از سپردن كارهاي گرمايي و سخت به اين كارگران بپرهيزند و از اينرو بناچار پژوهش خود را به كارهاي ميانه روانه محدود كرديم. با اينهمه نشانه هاي كم آبي در 32 كارگري كه زير ديده باني ما بودند ديده مي شد. برخي از ايشان از ناتندرستي كه دچار مي شدند (مانند نقرس حاد كه از افزايش اسيد اوريك برمي خيزد ، يا گردش خون ناكافي) ناچار از شكستن روزه بودند. از اينرو از دست رفتن آب بدن در كارگران كوره را بايد بسيار جدي گرفت.[پزشكان ايراني كه در تلويزيون دربارة سودهاي روزه سخن ميرانند يكي هم از كاهش اسيد اوريك خون ميگويند.]
ميگرن
در ماه رمضان (حمله هاي) ميگرني سه برابر بيشتر ديده شده.
نابسامانيهاي خواب و خواب آلودگي هنگام روز
پژوهشهاي دانشي مي تواند ما را به اين نتيجه برساند كه روزه سامان خواب را سخت بهم مي زند. اينست نشانه هاي جنبي آن همچون كاهش انگيزه (كار) و سستي ، افسوسمندانه به كاهش بهره وري در جامعه مي انجامد.
زنان شيرده و بارداري
پژوهشي در زمينة زنان شيرده ، خودداري از روزه را براي ايشان « احتياط آميز» مي شمارد. يك پژوهش تازه در كشور آمريكا نشان مي دهد كه احتمال زادن نوزادان كوچكتر كه ممكنست بهنگام بلوغ دچار ناتوانيهاي يادگيري گردند براي زنان بارداري كه روزه مي گيرند هست.
كاهش اهداي خون
سازمان انتقال خون ايران در سال 1385 اعلام كرد كه اهداي خون در رمضان 35% كاهش داشته است.
تأثيرات اقتصادي
بهره وري در ماه رمضان ناگزير كاهش مي يابد. در يك بررسي كه در « مؤسسة دانشهاي اجتماعي قاهره» در پيرامون كشورهاي عربي انجام گرفته ، اين نتيجة شگفت آور بدست آمده كه بهره وري كسب و پيشه در ماه رمضان 78% كاهش داشته است.
پژوهشگران مي گويند : بهره وري كمابيش در همة كسبها و پيشه هاي مراكش كاهش مي يابد ، گرچه مصرف افزايش چشمگيري دارد.
در بحرين ساعت كار در ماه رمضان به 6 ساعت در روز (بجاي 8 ساعت هميشگي) كاهش مي يابد.
فرسودگي و ناتواني جسمي
در يك پژوهش كه در 5 استان تركيه انجام گرفت ، خوراك مصرفي و تلاش جسمي سه روز پياپي 750 تن (320 مرد و 430 زن) بالغ كه روزه گرفته بودند همراه با ويژگيهاي فردي ايشان در پرسشنامه هايي ثبت شد.
با اينكه سحري ايشان همان خوراكيهاي صبحانه و افطاري ايشان از خوراكهاي گوناگون بسياري آماده شده بود ، ديده شد كه انرژي جذبي روزانة ايشان ، چه زنان و چه مردان ، كمتر است از انرژي مصرفي.
افزايش تصادفات در ماه رمضان در كشور امارات گزارش شده است.
نتيجه گيري
معمولاً روزه براي بهداشت آدميان سفارش نمي شود. بجاي آن خوردن وعده هاي سالم ، در اندازة كم و پخش شده در طول روز براي متابوليسم بسيار سازگارتر است. بر پاية پژوهشهاي دانشي انجام گرفته ، هرگونه ادعايي كه بگويد روزه داري طولاني و متناوب [همچون روزة اسلامي] به تندرستي كسان كمك مي كند گمراه كننده است.
اگر روزه داري سودمند است ، چرا مسلمانان همة سال به آن نمي پردازند؟
تا اينجا كوتاهشدة گفتار « تأثيرات زيانمند روزة اسلامي» بود كه آورديم. اكنون سخن كوتاهي نيز خود به آن مي افزاييم.
تجربيات خود ما
آنچه از تجربيات خود در تأييد گفتار بالا مي توانيم بيفزاييم اينهاست : يكي خشم و تندي روزه داران كه همه يك يا چند خاطرة تلخ از آن بياد دارند. ديگري كاهش بهره وري فردي و اقتصادي است كه نياز به گفتگو ندارد. سوم ، برخلاف آنكه گفته مي شود در اين ماه مسلمانان پرهيز از خوراك دارند ، مصرف خوراكيها بيشتر است و معمولاً قيمتها نيز بهمين علت بالاتر مي رود. همچنين ما از پزشكاني شنيده ايم كه در ماه رمضان و پس از آن ، بيمارانشان (بيشتر گوارشي ها) بيشتر مي شود. ما خواستاريم پزشكان در اين زمينه بيكار ننشينند و تجربيات خود را بگوش مردم برسانند.