پرچم باهماد آزادگان

352 ـ چرا از راه سياست نمي‌­آیيم؟..


در اين ماه نامه‌­اي از آقاي طلوعيان از مراغه رسيده كه چون بخشي از آن درباره‌ی دينست و ميبايد پاسخي داده شود در اينجا مي‌­آوريم. مي­نويسد :
من از مليونها كساني بودم كه با شنيدن پاره‌ای چيزها (آقاي كسروي دين تازه آورده و اسلام را پوچ مي­‌شمارند ...) از نوشته‌هايش اجتناب مي‌­ورزيدم ولي اخيراً با ملاحظه‌ی حقايقي كه واقعاً در ايران سابقه نداشته و نشنيده‌­ايم سخت تكان خورده با عصبانيت تمام خود را مذمت كرده بين رفقا و معاريف شهر افتاده و دعوت نمودم حتا در يك محل (در حدود 30 نفر) حاضرين در اثر تذكرات بنده كه از مصائب تاريخ ايران مي­نمودم به هايهاي گريستند ، گفتم آقايان از گريه‌ی صد ساله يك كار جزئي هم ساخته نمي­گردد امروز از توجه يزدان پاك ، مرد بلندهمتي جان بكف نهاده و با يك اصول متين ، پيش افتاده بخلاف ساير مناديان حقايق را بگوش ميرساند.