پرچم باهماد آزادگان

282ـ درباره‌ی نوروز (بخشی از گفتار روز هفدهم اسفند ماه 1323)


... بهر حال بايد آماده باشيم كه سال آينده را از سالهاي برجسته‌ي تاريخ خود گردانيم. در اينجا مي‌خواهم چند سخني درباره‌ي نوروز بگويم :
شما نيك مي‌دانيد كه ما بنوروز ارج مي‌گزاريم. يكي از چهار روزبه [= عید] كه برگزيده‌ايم همانست. بسيار سزاست كه در روزهاي نوروز جشن گرفته شود ، رختهاي نو پوشيده شود ، آمدن و رفتن در ميان باشد ، نامه‌ها يا تلگرافهاي «خجسته باد» در ميان خويشان و آشنايان آمد و شد كند. اينها همه بجاست.
ولي چنانكه پارسال در روزنامه هم نوشتيم بايد از هرچه بنياد خردمندانه نمي‌دارد دوري گزيد. از جمله « هفت سين» چيدن و مانند اينها بيجاست. بجاي آنها بهتر است گل و سبزه چيده شود ، شيرينيها و خوردنيها گزارده گردد ، بوي خوش در ميان باشد. چراغها روشن كنند ، رختهاي تازه و پاكيزه پوشند ، موزيك نواخته شود. اينگونه چيزها كه مايه‌ي شادمانيست بسيار بجاست.

از يك نعلبكي سمنوي بد كه از يك دوره گرد خريده شده ، از يك مشت سنجد پوسيده كه از يك سال و دو سال بازمانده ، از سركه‌ي تند كه بويش دماغ را بيآزارد و از مانند اينها نه دل را شادي و نه چشم را تماشا تواند بود.
بايد با زبان خوش بدي اينها را فهمانيد و از ميان برداشت. ولي اگر كار برنجيدگي و پرخاش كشيد همان بهتر كه هيچي گفته نشود. در آن هنگام رنجيدگي و خشمناكي بميان نياوردن بهتر است.
در آغاز سال يك كار نيك بياد « آفريدگار جهان» پرداختن و نام پاك او را بميان آوردن است. در خانواده‌هايي كه پاكدينند من دوست مي‌دارم براي پذيرايي از نخست دقيقه‌ي سال (يا هنگام تحويل) گلها و سبزه‌ها چينند و شرينيها و خوردنيها گزارند ، چراغهاي رنگارنگ روشن گردانند ، به « آبي» كه رنگي نشان ماست بيشتر ارج گزارند ، چون سال آغاز مي‌شود همه بسر پا ايستاده و بچگان را بجلو گرفته رو به خورایان[= شرق] بياد خداي آفريدگار پردازند ، نيايش يكم آذر[1] را بخوانند. سپس بهمه خجسته باد گفته دست و رو بهم ماليده بر سر ميز نشينند و بگفتن و شنيدن و موزيك نواختن پردازند.[2]
*****
پيام آقاي كسروي
چون پايان سال نزديكست و اين دفتر در روزهاي نوروز سال نو در دست ياران خواهد بود پيام آقاي كسروي را در اينجا بچاپ مي‌رسانيم.
دفتر پرچم
خدا با ماست
چون سال نو فرا مي‌رسد ، درودهاي برادرانه‌ي خود را بهمه‌ي پاكدينان ، از دور و نزديك ، ارمغان مي‌گردانم.
برادران بايد بكوشيم و سال آينده‌ي 1324 را يك سال برجسته‌اي در تاريخ خود گردانيم.
چنانكه شما مي‌دانيد دولتهاي بدخواه كه يكي پس از ديگري مي‌آيند و مي‌روند ، خود را بجلو ما انداخته‌اند و مي‌خواهند سنگ راه ما شوند. اينست از امسال يكي از نبردهاي ما با دولتهاست ، و در سال آينده با خواست خدا در اين زمينه گامهايي برجسته خواهيم برداشت.[3]
كسروي
[1] : این نیایش در پست شماره‌ی 211 آورده شده.
[2] : این تکه نیز در دفتر بهمنماه 1323 چاپ شده بود. ما آن را که به نوروز بستگی داشت برای آغاز سال 1394 برگزیدیم.
در اینجا این سال را به همه‌ی ایرانیان خجسته باد می گوییم. امید داریم امسال نیز همچون پارسال سال پر کوششی برای ما باشد. زیرا در سالی که گذشت ما کتابهای چندی را از پیمانها گرد آوردیم و در تارنماها و صفحات اینترنتیِ چندی ، گفتارها و کتابهامان را در دسترس همگان گزاردیم. شنیدیم کسانی در ایران برخی از کتابهای ما را چاپ نهانی کرده به دستها رسانیده اند. اینها نشانه های فیروزیست.
به کسانی که نوشته های ما را نخوانده به ایرادها برمیخیزند پاسخهای بسزا دادیم و با گفتارهایی که نوشتیم کوشیدیم زمینه‌های راهی خود را روشنتر گردانیم. اینها کوششهای ما بود.
باشد که کسانی بما خرده بگیرند درباره‌ی روز بیستم اسفند ماه که روز کشته شدن کسروی و حدادپور بوده امسال چیزی ننوشتیم. باید بگوییم ما تنها پارسال یاد آن روز را کردیم و این از آن رو بود که گفتارهای یاران کهن را که یکایک در پایگاه می آوردیم یکی هم در اینباره بود.
ما هرگز پیروی از شیعیان نکرده و کربلای دومی نخواهیم ساخت. همینست پیروی از مسیحیان و دیگر کیشها که برای کشته شدگانشان روزهایی را با سوگواری می گذرانند. اینها آیینهای خردمندانه ای نیست.
ما و هر ایرانی غیرتمندی روزهایی را خواه ناخواه در سال بیاد آوریم که کسروی را نامردانه کشته اند. این بیاد آوردن بیشتر از آن روست که او بسیاری از حقایق زندگی را بما گفت ولی به گوش بسیاری از ایرانیان نرسید و آنهایی که شنیدند جدی نگرفتند تا آنکه سرانجام به سرگذشت امروزی دچار آمدیم. پس این یادآوری او و راهش ویژه‌ی روز بیستم اسفند تنها نیست. ما باید بکوشیم سخنان او را هرچه بیشتر به گوشها برسانیم.
از آنسو ما بیوسان (= منتظر) روزهای درخشانی برای این سرزمین هستیم. یادآوری کردار یک مشت چاقوکش و تپانچه باز مزدور چه سودی بحال توده دارد؟!.
کسروی جان خود را بر سر راهی گزارد که بروی جهانیان گشود. این راه آن اندازه ارجمند است که هزارها جان برایش دادن سزاست. هر ارجی هست ازآنِ این راه و سودهایی است که جهانیان راست. هر سخنی هست باید از سودهای آن گفت.

[3] : بیگمان سال 1324 سال بسیار برجسته ای هم گردید. در این باره صفحه‌ی « گاهنمای زندگی و کوششهای احمد کسروی» خوانده شود.