پرچم باهماد آزادگان

285 ـ‌ پرسشهای ما از ملایان

(بخش دیگري از گفتار روز هفدهم اسفند 1323)
در اين نشست مي‌خواهم چند سخني را از پيش بگويم :
نخست چنانكه دانسته‌ايد چندي پيش كه ما « دولت بما پاسخ دهد» را چاپ كرديم ، در روزنامه‌ي كيهان بدستاويز آن ، تكه‌اي زير عنوان « تقاضاي آقاي كسروي» نوشته شده بود. آقاي فرامرزي [عبدالرحمن فرامرزی بنیادگزار روزنامه‌ی کیهان] درخواستهاي ما را كوتاه گردانيده ، ولي چنين وانموده بود كه من خواسته‌ام شاه يا دولت نشستي در دربار يا در كاخ سفيد [= کاخ ابیض] ، از ملايان « براي گفتگو با من» ، برپا گرداند كه يا ملايان بگفته‌هاي من پاسخ دهند و من شكست يافته از گفته‌هاي خود درگذرم ، و يا من ملايان را شكسته از نبرد فيروز درآيم.

284 ـ‌ حاج آقا!


در روزهای بازپسین « دهه‌ی فجر» (1393) در شرکتی کاری داشتم. چون دور از شهر بود برای بازگشت از آژانس نزدیکشان تاکسی‌ای خواستم. همینکه سوار شدم راننده‌ی‌ جوان با سخنانی مانند حاج آقا سلام! ، حاج آقا کجا می روید؟ حاج آقا امروز هوا گرم است ... ، پیاپی مرا حاج آقا خطاب می کرد. سپس گفتگوهایی میانمان پیش آمد که با اندک تغییری می نویسم. او را با الف و خود را با ب نشان داده‌ام.
در یک فرصت مناسب به او چنین گفتم :

283ـ بهمنماه 1323 (6)


گفتار يكي از ياران تبريز
امروز كه درست يك سال از پیشامد بهمن ماه تبريز و مراغه و مياندوآب[1] مي‌گذرد بنام ارجشناسي از همراهاني كه در آن پیشامد گزند و آسيب ديده و سامان زندگانيشان بهم خورده و با زيانهاي گوناگوني روبرو شده‌اند اين نشست برپا شده تا يادي از آن روز و آن دسته از پاكدينان بميان آيد.
روز 24 بهمن در تاريخ پاكديني يك روز فراموش نشدني است.