نزدیک به دو هفتهی پیش آقای محمود صادقی نمایندهی
تهران در مجلس شورا از روی حقی که قانون اساسی (یا دمکراسی) به مجلس داده است ، خواهان
پاسخگویی مسئولان به شایعهی واریز میلیاردها تومان از درآمدهای قوهی قضاییه به
حسابهای شخصی صادق لاریجانی رئیس آن قوه و پراکندن (انتشار) گزارش حسابهای بانکی
او شده بود.
دیشب (یکشنبه هفت آذرماه) از سوی دادسرا مأمورانی
در دو خودرو برای جلب او به اتهام « نشر اکاذیب و توهین به قصد تشویش اذهان عمومی»
به خانهاش رفته بودند که او از خانه بیرون نیامده و نمایندگانی را از پیشامد آگاه
گردانیده بود. اینست چند تن از نمایندگان مجلس و کسانی دیگر در جلو درِ خانهی او
گرد آمده و با نشان دادن سَهِشهایی(احساسات) از جلب او جلوگیری کرده بودند.
امروز خبرگزاریها گزارش کردند که مسئولان از حکم
بیرون از قانونِ جلب آقای صادقی دست بازداشتهاند.
ما از دلیری آقای صادقی و بهرهجویی از حقی که
قانون اساسی به مجلس داده است و استواری نمایندگان و مردمی که بیدرنگ خود را به
جلو خانهی او رسانیده و جلوگیر جلب او شده بودند ارجشناسی میکنیم.
آنچه در این میان ارجدار است اینست که مجلس
نمایندگان افسوسمندانه با رفتارهایی که در این سی و اند سال کرده است جایگاه خود
را در نزد مردم بسیار پست گردانیده. پیکرههایی که از خواب یا روی زمین لمیدن
نمایندگان یا گزارشهایی از رشوههایی که تاکنون برخی از ایشان از اشخاص حقیقی و
حقوقی دریافتهاند در شبکههای اجتماعی پراکنده شده. «توصیه»هایی که برای انجام
کارهای بیرون قانون به سازمانها و ادارهها کردهاند بگوشها رسیده یا هواداری از
کسان ناشاینده و برکنار گردانیدن کسان شاینده ، از جمله چیزهایی بوده که جایگاه
مجلس را در چشم مردم بسیار پایین آورده بود.
به همین انگیزه و بهواداری از دمکراسی است که ما با
این کار آقای صادقی ، نمایندگانی که خود را بدر خانهی ایشان رسانیده و مردمی که
با ایشان همراهی کردهاند سَهِش نشان میدهیم. ما امیدمندیم مجلس جایگاه راست خود
را بدست بازآورد تا دیگر کسانی همچون محمود احمدی نژاد نتوانند با یاوهگوییهایی
مانند آنکه «مجلس دیگر در رأس امور نیست» مجلس را خوار و خرد نشان دهند.
این در حالیست که مجلس از روی قانون اساسی بر همهی
نیروهای سه گانه (از جمله خودش نیز) بایای دیدهبانی (وظیفهی نظارت) و حق پرسش و
« استیضاح» دارد. به سخن دیگر مجلس نمایندگان چنانکه از نامش پیداست نمایندگان
مردمند و اگر بدیده گیریم که قانون اساسی ایران کوشیده نشان دهد که در این کشور
دمکراسی برپاست و کارهای کشورداری از روی آن آیین میگردد ، باید گفت : مجلس (همان
مردم) است که بالاترین نیرو و اختیار را در دمکراسی دارد.
چون سخن از نگاهداری جایگاه بلند مجلس پیش آمد و
نشان دادیم که این خود مجلس است که باید پاس
خود بدارد در پایان جا دارد از یکی دیگر از نمایندگان مجلس ، آقای پزشکیان
، نیز ارجشناسی کنیم که در هواداری از آقای صادقی و در نکوهش کار دادسرا گفتهاند
: « اقدام شبانه برای جلب آقای صادقی بدون اطلاع مجلس ، بیاحترامی به مجلس و مردمی
است که به آنها رای دادهاند. این رفتار را حتماً پیگیری خواهیم کرد و از حیثیت مجلس
دفاع میکنیم».
ما درستتر میدانیم ایشان چنین میگفتند : این کار
بیاحترامی به مجلس و همهی مردم (نه تنها کسانی که به آنها رأی دادهاند) میباشد.
...