كساني ميگويند : اين راهيكه شما پيش گرفته ايد سالها ميخواهد تا به نتيجه برسد. ميگويم : شما نتيجه را چه چيز ميگوييد؟!. اينكه يك كسي معني درست زندگي را بشناسد و از گمراهيها بيرون آيد و زندگاني پاكدلانه پيش گيرد يك نتيجة بزرگي براي اوست كه بايد قدرش داند و خشنودي نمايد. اين سخني كه ميگوييد دليلست كه شما باز چشمتان تنها بسوي ديگران باز است و خود را بياد نمي آوريد. از آنسو راه نزديكتر از اين كجا هست؟! يكمردمي كه آلودة چند گونه ناداني گرديده اند و انديشه هاي پست و پراكنده بآنان چيره ميباشد چه راه چاره دارند جز آنكه خود را از آن نادانيها و انديشه ها رها گردانند؟!..
اين گفتة شما بدان ميماند كه كسي در دادگاه محكوم به بند هميشگي (حبس دائم) شده بود و چون وكيلي باو دلداري داده ميگفت : « من يكراهي دارم كه شما را رها گردانم