چهارمين آسيب كيشهاست[1] كه هوش و بيداري مردمان
را بزمانهاي بس دوري كشانيده و از پرداختن بزمان خود بازداشته. كساني را از
پايگاه خود بالاتر بردن و در دين جايگاهي براي آنان باز كردن[2] و دين و رستگاري
را دوستاري آنان دانستن ، گذشته از آنكه خود گمراهيست و با خداپرستي نسازد ، و
گذشته از آنكه راستي و درستي و جانبازي و غيرتمندي را كه خواست دينست ، در چشمها
بيارج مينمايد اين زيان را هم با خود ميدارد كه هوشها را بزمانهاي بسيار دور
كشانيده از زمان خود ناآگاه ميگزارد ، و اين يك آسيب بس بيمناكیست و چنين كساني
هرگز نتوانند با ديگران همگام باشند و بيگمان پس مانند. چندي پيش از اين ما چون
نوشتيم «گذشته ديگران را بوده و اكنون و آينده ما راست» و نوشتيم «بايد از گذشته
چشم پوشيد» كساني ايراد گرفتند كه ما اگر از گذشته چشم پوشيم چيزي نخواهيم داشت.
«در ايران بسياري از جوانان ميپندارند كه دانستنيها همانست كه در دبيرستانها و دانشكدهها ياد گرفتهاند. ميپندارند با همان سرمايه در زندگاني راه روشني در پيش توانند داشت و با دانش و بينش توانند زيست ولي اينها نه راستست. آن جوانان بايد بدانند بسياري از دانستنيهاست كه در دبيرستان و دانشكده نتوان آموخت. دانشمندان جهان همه نيازمندند كه چيزهاي ديگري نيز ياد گيرند.»
324ـ در پيرامون روزبه نوروز
پایگاه : برادران و خواهران گرامی ، بیاری آفریدگار و با همدستی
یکدیگر بکوشیم سال1395 را سال فیروزمندانه ای برای همهی ایرانخواهان گردانیم.
سالها را کوششهای خود ما خجسته و فیروزمندانه گرداند.
گفتارهای کوتاه زیر را از پرچم به مناسبت سرسال
برگزیده ارمغان می گردانیم :
با ياري خدا و همدستي و پاكدلی چكاري كه نتوان كرد.
اين سالي كه باز ميشود براي ما سال استواري و
ريشه داري خواهد بود.
مردمي تا خود نیک نباشند از جهان نيكي نخواهند ديد.
323ـ هفتاد سال پس از شهادت کسروی (2)
(درسهایی از گذشته برای اکنون و
آینده)
بدینسان خون این
مرد پاک بیمانند و یار غیرتمندش را ریختند و پایمال کردند. ولی کسروی چه کرده و چه
گفته بود که ملایان و بیگانگان و مجریان سیاست آنها در کشور ، برای نابودی او دست
بدست هم دادند؟.
سخنان کسروی
بسیار میباشد که در چند جمله نگنجد بلکه درخور آنست که دربارهی آن کتابهای بزرگی
نوشته شود. آنچه در اینجا میخواهیم بدان بپردازیم یک گوشهای از برخی راهنماییهای
اوست که در این کشور بدان پروایی نشد و گذشت روزگار و رویدادهای پس از آن درستی
آنها را نشان داده و ما ایرانیان چند دهسالست که میوههای تلخ این بیپروایی را میچشیم.
322ـ هفتاد سال پس از شهادت کسروی (1)
(درسهایی از گذشته برای اکنون و
آینده)
هفتاد سال از
شهادت احمد کسروی گذشت. بیستم اسفندماه 1324 ، احمد کسروی با یار جانبازش محمدتقی
حدادپور در کاخ دادگستری کشته گردید. احمد کسروی سالها پیش از جان سپردن هم بشُوَند
نوشتهها و سخنان و پاکدامنی در رفتارش ، دچار سختیها و فشارهای بسیاری گردیده بود.
در دورهی رضاشاه او را که قاضی پاکدامن و کاردان دادگستری بود ، منتظر خدمت
گردانیده و بگناه آنکه زیر بار نفوذ و توصیهی علیاکبر داور وزیر عدلیه و دیگران
نمیرفت ، آماج تهمتهایش گردانیده و پروندهای برای او ساخته ، به دادگاه انتظامی
قضات فرستادند.
321ـ گمراهیها تنها سست گردیده ، ولی زیانشان همچنان بازمیماند
كساني
خواهند گفت : اين چيزها كه شما ميگوييد در گذشته بوده و اكنون نيست. ميگوييم :
شما بخطا رفتهايد و هنوز اين گرفتاريها در ميان تودهها هست. ما اين را نيك نشان
دادهايم كه همهي گمراهيها و بدآموزيهاي كهن همچنان هست و تنها اين رخ داده كه در
نتيجهي برخورد با بدآموزيهاي نوين سست گرديده(1). روشنتر بگويم : دستههايي
بيكبار رشته را پاره كردهاند و چنانكه گفتيم بدتر و زيانآورتر شدهاند و آنان كه
بازماندهاند همان حال را ميدارند و جز سستي تغييري در كارشان رو نداده. بلكه اگر
نيك انديشيم از همين دو تيرگي يك نتيجهي بيمناك ديگري پديد آمده ، و آن اينكه چون
بيدينان هميشه زبانشان بنكوهش دين باز است و پيشرفت دانشهاي طبيعي و ناسازگاري
كيشها با آنها ، جوانان را گستاخ ساخته كه هميشه از در سركوفت و ريشخند درميآيند
اشتراک در:
پستها (Atom)