دربارهی راهینگا
در استان راخایْن پیروان کیشها بدینساناند : 52 درصد بودایی ، 43
درصد مسلمان ، نزدیک به 2 در صد مسیحی و بازمانده هندو ، آنینیزم و دیگر کیشها.
مردم راهینگا یک اقلیت نژادیند که بیشتر در بخش شمالی استان راخایْن
میانمار میزیند و گفته شده که شکنجه دیدهترین اقلیت جهانند. آنها خویشتن را از تبار
بازرگانان عربی میشمارند که از سدهها باز در این سرزمین نشیمن گرفته بودند.
برخی پژوهندگان گفتهاند که آنها از سدهی پانزدهم میلادی در این
سرزمین بودهاند ولی دولت میانمار آنها را شهروند بشمار نمیآورد. بلکه به چشم
کوچندگان غیرقانونی بنگلادشی مینگرد.
آغاز شکنجه و آزار مردم راهینگا در میانمار در دهههای اخیر بویژه سالهای 1970 بازمیگردد. از آن زمان مردم راهینگا همیشه آماج شکنجهی دولت و
بوداییهای تندرو بودهاند.[1]
جنبشهای جداییخواهانهی مجاهدین (1947 تا دههی 1960)
جنبش راهینگا در غرب میانمار جنبشی است که در شمال استان راخایْن
(با نام پیشین آراکان) بدست شورشیانی که از تیرهی اقلیت راهینگا هستند آغاز و
تاکنون ادامه دارد. پس از چیرگی انگلیس بر سراسر میانمار در ۱۸۸۶
میلادی ، پای هندیها و نیز مسلمانان بنگالی به این کشور گشاده شد چنانکه تا ۱۹۲۱
بیش از نیم میلیون مسلمان از هندوستان به مسلمانان میانمار افزوده گردیده بود. کوچ
مسلمانان هند به برمه و به دست گرفتن کارهای ارجدار بازرگانی مایهی ناخشنودی مردم
این کشور شد. در سالهای ۱۹۳۰ـ ۱۹۳۸ آشوبهایی به ضد کوچندگان هندی برخاست و در جنگ
جهانی دوم هنگام بیرون رفتن نیروهای انگلیسی و درآمدن سربازان ژاپنی به میانمار ، بوداییان
ماگ ، به محلههای مسلماننشین در آراکان حمله کردند و شمار بسیاری از مسلمانان
را کشتند.[2]
در سال ۱۹۳۸ درگیریهای دیگری رخ داد چنانکه ۲۰۴ تن مسلمان کشته و نزدیک به ۱۰۰۰ تن زخمی
شدند و ۱۱۳ مسجد ویران گردید.
در 1942 ، 50 هزار بودایی و 40 هزار راهینگایی درپی برخوردهای
خونین میان ـ تیرهای کشته شدند یا مردند.
در ماه مه 1946 رهبر مسلمانان آراکان (راخایْن امروزی) برمه با
محمدعلی جناح بنیادگزار پاکستان دیدار کرد و پیوستن رسمی دو شهرستان در سرزمین
مایو بنامهای بوتینانگ و ماونگداو به پاکستان شرقی (بنگلادش کنونی) را پیش نهاد.
دو ماه بعد «جامعهی مسلمانان شمال آراکان» در پایتخت استان راخایْن
بنیاد یافت که ایشان هم از جناح درخواست کردند تا این شهر را به پاکستان
بپیونداند. جناح نپذیرفت و گفت که او نمیتواند در کارهای درونی برمه دخالت
کند.
پس از آن ، مسلمانان آراکان همینها را به دولتی که پس از استقلال
برمه بر سر کار آمده بود پیش نهادند. ولی پارلمان برمه این پیشنهادها را نپذیرفت.
درپی آن «مجاهدین بومی» در دشمنی با دولت برمه پدید آمد و آغاز کرد
به آماج گرفتن سربازان پادگانهای آن استان.
این جنبش تازهی مجاهدین که نفوذی یافت ، انجمنهای بومی راخایْن را
از روستاهاشان بیرون راند که برخی از آنها به پاکستان شرقی گریختند.
در نوامبر 1948 در آن استان حکومت نظامی اعلام شد و نیروهای آرتشی
برای آزاد کردن استان از دست مجاهدین گسیل شدند. تا ژوئن 1949 آرتش تنها رشتهی
کارهای پایتخت استان ، شهر آکیاب را در دست داشت و مجاهدین کمابیش همهی شمال آراکان
را بدست داشتند.
پس از چندین ماه جنگ ، نیروهای آرتش توانستند مجاهدین را به
جنگلهای سرزمین مایو آنجا که نزدیک مرز پاکستان شرقی بود پس برانند.
در 1950 دولت پاکستان به دولت برمه دربارهی رفتار با مسلمانان
آراکان هشدار داد. نخستوزیر برمه بیدرنگ یک دیپلمات مسلمان را برای «یادداشت
تفاهم» به پاکستان فرستاد تا پاکستان از یاوری به مجاهدین بازایستد.
در 1954 مقامات پاکستانی رهبر مجاهدین ، قاسم را دستگیر کردند و
بسیاری از پیروانش خود را به دولت سپاردند.
دولتی که پس از استقلال برمه بر سر کار آمده بود مجاهدین را متهم
کرد که کوچ غیرقانونی هزاران بنگالی را از پاکستان شرقی به آراکان در زمانی که در
آن سرزمین فرمانروایی داشتند ترغیب کردهاند. ادعایی که برای دههها بحثها
برانگیخت زیرا موضوع مشروعیت راهینگا را به عنوان اقلیتی از میانمار به پرسش
میکشید.
میان سالهای1950 و 1954 آرتش برمه چندین عملیات در برابر
بازماندگان مجاهدین در شمال آراکان بکار گرفت. نخستین آنها در مارس 1950 بود که
سپس با عملیات دیگر در اکتبر 1952 بنام عملیات مایو دنبال گردید. پس از فیروزی این
عملیات ، چندین رهبر مجاهدین پذیرفتند که سلاح بر زمین گزارند و خود را به نیروهای
دولتی بسپارند.
در نیمهی دوم سال 1954 مجاهدین بار دیگر حملاتی را به ضد مقامات
محلی و آرتش که در پیرامون ماونگداو ، بوتیداونگ و داتداونگ انجام دادند. در
اعتراض به این جنبشها صدها راهب بودایی راخایْن اعتصاب غذا در رانگون (نام کنونی
آن یانگون است) را آغاز کردند و در پاسخ آرتش نیز عملیات مانسون را در اکتبر 1954
راه انداخت.
ناتوان گردیدن و برافتادن
مجاهدین
در سال 1957 رویهمرفته 364 تن مجاهد از دستههای جدا از هم خود را
به نیروهای دولت سپاردند.
همچنین در سالهای 1960 مجاهدین از جنب و جوش افتادند و میان
پاکستان و میانمار گفتگوهایی برای دیدهبانی بر مرز انجام گرفته بود. در 1961
گروههای دیگری از مجاهدین خود را سپاردند.
چند ده تن از شورشیان زیر رهبری ظفر کوال ، یک دستهی 40 تنی زیر
رهبری عبدللطیف و بخشی با 80 تن دیگر زیر رهبری آنول جائولی ماندند. اینها هیچ
پشتیبانی محلی نداشتند و یک جهانبینی که ایشان را بیکدیگر بپیونداند نیز در میان
نبود. سرانجام ایشان در سالهای پایانی 1960 به قاچاق برنج روی آوردند.
جنبشهای اسلامی در دهههای 1970 و 1980
در ژوئیه 1972 ظفر کوال «حزب آزادیبخش راهینگا» (RLP) را پس از بسیج دستههایی
از مجاهدین پیشین و بزیر فرمان درآوردن ایشان بنیاد گزارد.
نیروهای ایشان از 200 جنگجو در آغاز به 500 تن در سال 1974 رسید. RLP بیش از همه در جنگلهای بوتیداونگ
جا داشتند و با اسلحههایی که از بنگلادش قاچاق شده بود مسلح شده بودند.
پس از یک عملیات سنگینی که آرتش میانمار در جولای 1974 انجام داد
بیشتر ایشان از راه مرز بنگلادش گریختند.
در همان سال محمد جعفر حبیب که دبیرRLP بود پس از شکست و از
هم پاشیدن آن ، «جبههی میهنپرست راهینگا»
(RPF) را بنیاد گزارد.
حبیب فرمانده RPFبود ، وکیلی بنام نورالاسلام دستیار او ، پزشکی بنام محمد یونس
دبیرکل سازمان و نزدیک به 70 جنگجو ایشان را همراهی میکردند.
در 1978 نیروهای دولت عملیات سنگینی بنام عملیات اژدها شاه در شمال
راخایْن با برنامهی راندن شورشیان راهینگا از آن سرزمین راه انداختند. همینکه
عملیات به سوی شمال غربی کشیده شد ، صدها هزار راهینگایی مرز را گذشته و به
بنگلادش پناهیدند.
در 1982 تندروان RPF از آن جدا شده و «سازمان همبستگی راهینگا» (RSO) را بنیاد گزاردند.
رهبر ایشان محمد یونس بود.
RSO با ریشه دوانیدن در
زمینههای دینی توانست پشتیبانی بسیاری از شورشیان اسلامی را مانند «جماعت اسلامی»
در بنگلادش و پاکستان ، «حزب اسلامی» در افغانستان ، «حزب المجاهدین» در استان
جامو و کشمیر هندوستان و همچنین دستههای مسلمانی در مالزی بدست آورده و
بانفوذترین و تندروترین دسته درمیان دستههای شورشی در راهینگا گردد.
در اکتبر 1982 «قانون شهروندی برمهای» گزارده گردید. بر پایهی آن
، جز مسلمانان «کمان» بیشتر مسلمانان کشور در دستهبندی نژادی اقلیتها جایی
نیافتند و از اینرو حق شهروندی بایشان داده نشد.
چهار سال بعد یک دستهی شورشی میانهروتری بنام «جبههی اسلامی
آراکان ـ راهینگا» (ARIF) از متحد گردیدن نیروهای بازمانده و گریختگان شورشیان اسلامیRPF و RSO بدست نورالاسلام (جانشین رئیس پیشین RPF) بنیاد گزارده شد.
جنبشهای اسلامی از 1990 تاکنون
در نخستین سالهای 1990 ARIF و همچنین RSO هر دو به اسلحه و مهمات بسیاری دست یافتند.
تجهیز شدن RSO شُوند (سبب) آن شد که دولت میانمار ضد حملهی سنگینی را برای
بیرون راندن شورشیان RSO از مرز بنگلادش ـ میانمار براه اندازد. در 1991 آرتش میانمار تصادفاً
از مرز گذشت و به یک پست مرزی آرتش بنگلادش حمله برد. این انگیزهی تنشهایی در
همبستگی میان بنگلادش و میانمار گردید.
در 1992 در نتیجهی عملیات فزایندهی آرتشی 250 هزار راهینگایی
وادار به بیرون رفتن از شمال استان راخایْن شدند.
دو سال دیرتر (1994) شورشیانی از بنگلادش رود ناف را گذشته به
میانمار آمده و در آنجا 12 بمب کار گزاشتند که نُه تای آن در بخشهای گوناگون
مانگداو بدست شورشیان RSO منفجر گردید ولی آسیبهایی کمی ببار آورد.
در 1998 RSO و ARIF بهم پیوسته و سازمانی بنام ARNO را پدید آوردند که در
جنوب بنگلادش در تبعید میکوشید. بازوی آرتشی آن RNA نام گرفت.
گفتههای اثبات نشدهای هست که همبستگی میان این سازمانها را با
القاعده در افغانستان و نیز دو سازمان تندروی اسلامی دیگر ادعا کرده است.
در 9 اکتبر 2016 صدها شورشی ناشناخته به سه ایستگاه مرزی برمه در
مرز بنگلادش حمله کردند. بر پایهی سخنان مقامهای دولت برمه در شهر مرزی ماونگداو
در استان راهینگا حمله کنندگان با نشان دادن چاقو ، قمه و تیرکمانهای دست ساز که
با آنها پیچهای فلزی پرتاب میکردند آغاز
به تهدید کردند و چندین ده اسلحهی گرم و جعبههای مهمات را از ایستگاههای مرزی تاراج
کردند. در این حمله 9 افسر مرزی کشته شدند.
دو روز دیگر چهار سرباز کشته شدند. پس از این حملهها گزارشهایی
منتشر شد که در آنها ادعا شده بود از نیروهای امنیتی برمه در سرکوب شورشیان مظنون راهینگایی
چندین تخلف حقوق بشری سر زده است.
مقامهای دولتی در استان راخایْن در آغاز RSO را گناهکار این حملهها
نشان دادند ولی در 17 اکتبر یک دسته که خود را «حرکت الیقین» مینامیدند مسئولیت
آنها را بگردن گرفتند.
در 15 نوامبر 2016 آرتش میانمار اعلام کرد که 69 شورشی راهینگا و
17 نیروی امنیتی در درگیریهای اخیر در شمال استان راخایْن کشته شدهاند. گفته شد
234 تن مظنون به حملات نیز دستگیر شدهاند.[3]
کمابیش بیست سازمان برجسته از کوشندگان حقوق بشر از شورای امنیت
سازمان ملل خواستند دست بکار شده به «پاکسازی نژادی و جرایم علیه بشریت» که در
شمال استان راخایْن در کار رخ دادنست پایان دهد.
سازمان ملل اعلام کرد که ۳۷۰ هزار تن (بیشترشان مسلمانان راهینگا)
از میانههای ماه اوت از میانمار وارد بنگلادش شدهاند. (خبرگزاریها : 12/09/2017)
بنگلادش گفته است که ارتش برمه در مرز دو کشور مینگزاری کرده است.
خانم آنگ سان سوچی ادعا میکند که همهی گزارشهای سازمان ملل دروغ است.
او حتی میگوید که تیرهای به نام «راهینگا» وجود ندارد. هنگامی که سفیر ایالات متحده
در میانمار به حمایت از مسلمانان برخاست ، دولت میانمار به او هشدار داد که از بکار
بردن چنین نامی خودداری ورزد ، زیرا چنین افرادی در میانمار زندگی نمیکنند.[4]
گویا اخیراً آرتش میانمار وانمود کرده که مسلمانان خود خانههاشان
را سوزانیده و ویران کردهاند زیرا دالایی لاما زید رعد حسین رئیس کمیساریای عالی
حقوق بشر سازمان ملل را از اینکه از مسلمانان نتوانسته پشتیبانی کند نکوهیده و از
آرتش میانمار خواسته از چنان رویهکاریهایی (ظاهرسازی) دست بردارد.[5]
آرتش میانمار میگوید : این (گریز مردم و پناه بردنشان به بنگلادش) پیامد
تندرویهای راهینگاییهاست!![6]
[1] : ویکی پدیای انگلیسی
[2] : ویکی پدیای فارسی : آزار مسلمانان در میانمار
[3] : ویکی پدیای انگلیسی
[4] : دکتر جلال پارسایان ـ وی اُ اِی
[5] : وی اُ اِی
[6] : بی بی سی 13/9/2017
پایگاه احمد
کسروی : https://kasravi-ahmad.blogspot.com
کانال پاکدینی : https://telegram.me/pakdini
تاریخ مشروطهی
ایران : https://telegram.me/tarikhe_mashruteye_Iran
تاریخ راست بنیادگزار اسلام : https://telegram.me/tarikhe_mohammad
کتابخانهی اینترنتی : https://drive.google.com/folder/d/0B2d6vwIpVB1md3IyMmJnOXJOcHc
کتابهای سودمند : https://telegram.me/ketabSudmand
تماس با ما : farhixt@gmail.com