پرچم باهماد آزادگان

390 ـ کشور میانمار (برمه) - 1از 3

کشور میانمار را که نام پیشینش برمه بود ما بیش از همه با «کشتار مسلمانان» آنجا شناخته‌ایم. این کشور که در شرق بنگلادش و هندوستان ، جنوب چین و غرب لائوس و تایلند نهاده است ، آن اندازه از ما از هر دیده دور است که آن را نمی‌شناختیم.
در سالهای اخیر حکومت خودکامه‌ی نظامیان ،‌ جنبش دمکراسی‌خواهی برهبری خانم آنگ سان سوچی و بیش از بیست سال زندان خانگی شدن او ، سپس آزادی و جایزه‌ی صلح نوبل گرفتنش و سرانجام جنگ میان بوداییان و مسلمانان آنجا مایه‌ی آن گردیده که نامش را بارها بشنویم.

آشنایی کوتاهی با میانمار
مردم بامار (همان برمه) در میانه‌ی سده‌ی نهم میلادی در جایی بنام «باگان» در آن سرزمین نشیمن گرفتند. پس از برپایی پادشاهی «پاگان» در سالهای1050 م. زبان برمه‌ای و فرهنگ بودایی رفته رفته بر کشور چیره گردید. پادشاهی پاگان را مغولان برانداختند و کشور به چندین دولت دشمن هم تقسیم شد. در سده‌ی شانزدهم کشور دوباره یگانگی یافت و برای کوتاه زمانی بزرگترین امپراتوری آسیای جنوب شرقی گردید. در سده‌ی نوزدهم انگلیسیها در سه جنگ توانستند برمه را سراسر فروگیرند و زیردست خود سازند.
در میانمار بوداییان 88 ، مسیحیان 6 ، مسلمانان 4 و هندوها 1 درصد انبوهی (جمعیت) می‌باشند و بازمانده از دیگر کیشها هستند. همچنین زبانهاشان برمه‌ای 68 ، شان 9 ، کارِن 7 ، راخایْن[1] 4 ، مُن 2 و  دیگر زبانها (زربادی ، کامان ، کاچین ، چین ، کایاه ...) 10 درصد می‌باشد.


جای میانمار (برمه) در آسیا

    

نقشه‌ی استان راخایْن (Rakhine
                                   

کشور میانمار و همسایگانش 

      
نمونه‌ای از خط میانماری (برمه‌ای)


پرچم میانمار

برخی از ویژگیهای این کشور در زیر آمده. ستون ایران برای سنجش و در نتیجه شناخت بهتر آورده شده.

میانمار
ایران
جمعیت
51 میلیون تن (2014)
80 میلیون تن
مساحت
 680000 ک. م.
(دو پنجم ایران)
1648000 ک. م.
درآمد سرانه
1374 دلار (150 ام در جهان)
5383 دلار
شاخص توسعه‌ی انسانی
145 اُم در جهان
69 اُم در جهان

جنگ جهانی دوم برای برمه‌ای‌ها چیزی جز ویرانی سراسری نداشت. پیش از آنکه ژاپن رسماً به جنگ جهانی دوم بپیوندد ،‌ سیاستمدار و ژنرال برمه‌ای «آنگ سان» در ژاپن «آرتش استقلال برمه» را پدید آورده بود.  سپس ژاپنیها به برمه که در دست انگلیسیها بود تاختند. آرتش استقلال برمه با یاوری ژاپنیها از سال 1942 تا 1944 با انگلیسیان جنگیدند ولی سپس در 1945 با متفقین که انگلیسیان نیز از آنها بودند همدست شده این بار با ژاپنیها جنگیده ایشان را بیرون راندند. در این جنگها میان 170 تا 250 هزار تن از مردم مردند.
در ژانویه‌ی 1948 برمه به عنوان یک توده‌ی دمکرات با نام «اتحاد برمه» استقلال یافت. به وارونه‌ی دیگر مستعمره‌های پیشین انگلستان برمه اندامی از «کشورهای همسود» با انگلستان نگردید.
در 1961 «او تانت» که در آن زمان نماینده‌ی همیشگی برمه در سازمان ملل متحد بود ،‌ به عنوان دبیرکل سازمان ملل متحد برگزیده شد که ده سال در آن جایگاه می‌بود. در میان برمه‌ایهایی که در سازمان ملل در این هنگام کار میکردند یکی هم خانم آنگ سان سو چی (دختر ژنرال آنگ سان) بود که سپس در 1991 جایزه‌ی صلح نوبل را برد.
تیره‌های کشور برمه (اقلیتهای نابرمه‌ای) هنگامی که دولت مرکزی ناتوان بود تلاشهایی برای خودمختاری یا فدرالیزم آغاز کردند. آنگاه آرتش در 1962 کودتا کرد و حکومت را بدست گرفت. با آنکه در قانون اساسی سال 1947 فدرالیزم گنجانیده شده بود ولی دولتهای آرتشی پی در پی بکار بردن این عنوان را ضد ملی ، ضد یگانگی و تجزیه‌طلبانه نامیدند.
در 1974 قانون اساسی تازه‌ی «جمهوری سوسیالیستی اتحاد برمه» تدوین گردید. تا سال 1988 کشور با سیستم تک حزبی («حزب برنامه‌ی سوسیالیستی برمه») راه برده شد.
اعتراضها و راه‌پیماییهای معترضان همگی به شدت سرکوب می‌شد. در 1989 حکومت نظامی اعلام شد. از آن زمان نام برمه را به میانمار دیگر گردانیدند.
در انتخاباتی که کمابیش پس از سی سال در 1990 انجام شد حزب آنگ سان سو چی 80 در صد کرسیهای مجلس را ازآنِ خود کرد. ولی آرتش تا سال 2011 از حکومت دست نکشید. در 2007 نیز «انقلاب زعفران» به پیشوایی راهبان بودایی براه افتاد که باز هم آرتش بشدت سرکوبش کرد. پادکار (عکس‌العمل) کشورهای جهان چیزی جز افزایش تحریمها برای حکومت آرتشیان نبود. تحریمهایی که از آغاز سرکوب مردم به دست حکومت آرتشیان از سوی کشورهای غربی گزارده شده بود.
میانمار از همان آغاز استقلال درگیر کشاکشهای تیره‌های پرشمار خود بوده و جنگهای داخلی دیرپایی را بخود دیده است. برای مثال در اکتبر سال 2012 دولت با این دسته‌ها در کار زد و خورد بوده : با «آرتش استقلال کاچین» هوادار مسیحیان ،‌ جنگ شهری با مسلمانان راهینگا[2] ،‌ با گروههای غیردولتی در استان راخایْن (نام پیشین : آراکان) و همچنین با اقلیتهای شانها ،‌ لاهوها و کارِنها در بخش شرقی کشور.
کشور از سال 1962 تا 2011 بمدت نزدیک به 50 سال بدست آرتشیان راه برده شده. پس از انتخابات سال 2010 حکومت نظامی ناچار جای خود را به حکومت برگزیده داد. ولی هنوز آرتشیان در سیاست نیرومندند.
در 2015 شورشیان اقلیت چینی تبار با آرتش به زد و خورد پرداختند. در این زد و خوردها 40 تا 50 هزار تن از مردم ناچار به ترک خانه‌های خود و پناهجویی در آنسوی مرز چین گردیدند. با اینهمه گفته می‌شود که حزب کمونیست چین همیشه سران دولت برمه را زیر فشار و یا نفوذ خود داشته است تا یک دولت اقماری در آسیای جنوب شرقی برای خود پدید آورد. در درگیریهای اخیر در راهینگا ، دولت چین پیشاپیش از میانمار هواداری کرده است.
چنین می‌نماید که هم‌پیمانی با میانمار و هواداری از او برای چین سودها دارد زیرا چین در جنوب غربی خود به دریا راه ندارد و میانمار برای این بخش چین بهترین راه بسوی دریاست.
این کشور با همه‌ی داراییهایی مانند نفت و گاز و کانیهای دیگر یکی از ناتوانترین اقتصادها را دارد. سیاست داخلی کشور بیشترین گرفتاری را با چند تیرگی ، چند زبانی و از همه مهمتر با کیشهای گوناگون دارد. درگیریهای تیرگی همیشه کشور را ناآرام کرده و بر سیاست و در نتیجه اقتصاد ایشان اثر بدی گزارده است. همچنین بهداشت و آموزش در این کشور وضع ناخوشایندی دارد.
در زمان استعمار انگلیس ، برمه بزرگترین صادر کننده‌ی برنج جهان بود. از سال 1853 نفت خام صادر کرد (بسیار جلوتر از ایران و کشورهای عرب). همچنین از صادرکنندگان مهم چوب بود. در سالهای 1930 بهای محصولات کشاورزی ناگهان بسیار کاهش یافت و از بهای جهانی برنج نیز بسیار کاسته شد و برای چندین دهه بهبود نیافت.
در دوره‌ی جنگ جهانی دوم ، انگلیسیها هرچه کان و چاه نفت و ساختمانهای مهم دولتی بود برای آنکه بدست ژاپنیها نیفتد نابود کردند. سراسر میانمار را هم ژاپنیها و هم انگلیسیها بمباران میکردند. هنگام استقلال (1948) میانمار یک ویرانه بود که زیرساختهای عمده‌اش نابود شده بود.
آرتشیان که در سال 1962 با کودتا حکومت را بدست گرفتند همه‌ی بخشهای اقتصادی جز کشاورزی را زیر عنوان «راه برمه بسوی سوسیالیزم» «ملی» اعلام کردند و بدست خودگرفتند. گفته می‌شود این برنامه کشور را بیش از پیش به بیچیزی و ورشکستگی کشاند.
در اقتصاد ، داد و ستدهای مالیِ «خاکستری» و «سیاه» میانمار رتبه‌ی 171 ام از 176 کشور را داشته و این به معنای فساد گسترده در آن کشور است.

تولید مواد مخدر
میانمار دومین تولید کننده‌ی تریاک در جهان است که 25 درصد محصول سراسر جهان را بدست دارد. در زمان فرمانروایی انگلیسها تولید تریاک در انحصار ایشان بود. پس از رفتن آنها در دست دولتیهای فاسد در آرتش برمه یا در دست شورشیان تیره‌ها بوده و هست که بیشتر آن برای تولید هروئین بکار میرود.
یکی از درآمدهای این کشور از سنگهای قیمتی است. گفته می‌شود کارگران این کانها در شرایط بسیار دشوار کار میکنند.[3]

قانونی که مایه‌ی گرفتاریها گردید
در سال ۱۹۸۲ قانونی به تصویب رسید که بر پایه‌ی آن ، از میان ۱۴۴ تیره‌ای که در میانمار می‌زیند ۱۳۵ تیره حق شهروندی دریافت کردند ولی ۹ تیره از حق شهروندی بی‌بهره شدند که بزرگترین ایشان تیره‌ی راهینگا است. این تیره با انبوهی نزدیک به یک میلیون تن که بیشتر مسلمان و اندکی نیز هندویند و چند سده‌ است در میانمار نشیمن گرفته‌اند ، نه شهروند میانمار بلکه کوچنده (مهاجر) غیرقانونی به کشور بشمار آمده‌اند.[4] چنین قانونی با حقوق بشر ناسازگاری آشکار دارد.
مردم راهینگا برای سفر نیازمند اجازه رسمی هستند. حق داشتن زمین ندارند و باید پیمانی را امضا کنند که بیش از دو فرزند نداشته باشند.
از آغاز حکومت دمکراسی در 2011 همیشه خشونتها در کار بوده و 140 هزار تن ناچار به ترک خانه‌هاشان در استان راخایْن شدند. نماینده‌ای از سازمان ملل در 2013 گزارش کرده که ناآرامی میان بوداییان و مسلمانان میانمار از نو پدیدار گردیده است. گفته ‌شده و باید بیگمان بود که نابود کردن طالبان مجسمه‌های بودا را در افغانستان (مارس2001) ، به این خشونتها دامن زده زیرا دو ماه پس از آن در 15 ماه مه همان سال حمله‌های تازه‌ای به مسلمانان آغاز گردید که در گیرودار آن  ۲۰۰ مسلمان کشته شدند ۱۱ مسجد ویران شد و کمابیش ۴۰۰ خانه آتش گرفت. در همین روز ۲۰ مسلمان که در مسجدی نماز می‌گزاردند ، کشته شدند.
نزدیک به 100 هزار تن از مردم راهینگا در دو سال گذشته از ترس خشونت و شکنجه‌ با قایقهای کوچک ناایمن به تایلند ، مالزی و استرالیا پناه برده‌اند. در بیست سال گذشته نزدیک به 200 هزار مسلمان به بنگلادش گریخته‌اند.
بزرگترین این خشونتها در سال 1978 بوده. در آن سال آرتش در عملیات «اژدها شاه» به «پاکسازی تیره‌ای» دست زد. در این عملیات ، کشتار انبوه ، تجاوز و ویران ساختن مسجدها و شکنجه‌ها به مسلمانان روا داشته شد. گفته می‌شود که بیش از یک و نیم میلیون راهینگایی در سالهای دراز به کشورهایی مانند عربستان ، پاکستان ،‌ اندونزی ، هند ، مالزی ، تایلند و بنگلادش کوچیده‌اند و اکنون شمار کوچندگان بیشتر از آنهایی‌‌اند که در میانمار مانده‌اند. اینها کمابیش 750 هزار تن برآورد می‌شوند.
ستمکشیهای مسلمانان
فشارهایی که به این تیره وارد می‌شود در هر زمینه‌ای می‌باشد : در درس خواندن ـ زیرا در جایی که می‌زیند مدرسه‌ کم است ،‌ گرفتن شغل در خدمات دولتی ، زناشویی که باید با اجازه‌های رسمی باشد و همیشه توأم با آزار است. بیگاری تا چند روز در هفته ، اجازه‌ی سفر آزادانه نداشتن حتا به روستای همسایه ، بی‌بهره گزاردن یا دچار کمبود گردانیدن ایشان از خوراک ، گرفتن امکانات کشاورزی از ایشان ،‌ فشار و تبعیض برای یافتن کار ، ناچار کردن به جابجایی ، مصادره‌ی زمینهاشان ، دستگیریهای دلبخواه ، شکنجه و زورگیری.
از رهگذر آسیبهایی که مسلمانان از این خشونتها دیدند ، خانم آنگ سان سو چی جز امسال ، پارسال نیز متهم به نگاهداری نکردن از مسلمانان گردید. خاموشی گزیدن او در این پیشامدها را مفسران سیاسی به احتمال بسیار ، ترس از آرتشیان تفسیر کرده‌اند.
او در سال 2013 گفته بود خشونتها در کشورش تنها به ضد مسلمانان نیست. بودایی‌ها نیز در میانمار قربانی خشونت هستند.[5] لیکن این پرسشها بی‌پاسخ میماند : چرا تنها مسلمانان یا چینی‌تباران ناچار به گریز میگردند؟ چرا گزارشهای خبرگزاریها تنها کشته شدن یا به آتش کشیده شدن خانه‌ها و روستاهای مسلمانان و گریز و آوارگی ایشان را نشان میدهد و از «قربانی شدن» بوداییان گزارشی در دست نیست؟ خانم سوچی اخیراً گفت : «"پاکسازی تیره‌ای" واژه‌ی اغراق‌آلودی است. مسلمانان همدیگر را نیز می‌کشند. اگر بدانند یکی با مقامات همکاری می‌کند او را می‌کشند».
پس از دیری خاموشی گزیدن ، این سخن خانم سوچی به خاک پاشیدن به چشم مردم بیشتر می‌ماند تا زَند (توضیح) یک سیاستمدار. باید ازو می‌پرسیدند : این چه ربطی به آن دارد که 370 هزار مسلمان ناچار شده‌اند خانه‌هاشان را گزارده هرگونه بیمی را بجان خریده بگریزند؟. آیا او میخواهد بگوید : مسلمانان را همکیشان ایشان ناچار به گریز کرده‌اند؟!
[1] : تلفظ درست این نام را در اینجا بشنوید : https://youtu.be/dcZBspkhQLw
[2] : تلفظ درست این نام را در اینجا بشنوید : https://youtu.be/C2IYpZXyTp0
[3] : ویکی پدیای انگلیسی
روزنامه‌ي ایندیپندنت.
[5] : بی بی سی 24 اکتبر 2013

پایگاه احمد کسروی :                   https://kasravi-ahmad.blogspot.com
کانال پاکدینی :                                                                            https://telegram.me/pakdini
تاریخ مشروطه‌ی ایران :                                https://telegram.me/tarikhe_mashruteye_Iran
تاریخ راست بنیادگزار اسلام :                                https://telegram.me/tarikhe_mohammad
کتابخانه‌ی اینترنتی :  https://drive.google.com/folder/d/0B2d6vwIpVB1md3IyMmJnOXJOcHc
کتابهای سودمند :                                                          https://telegram.me/ketabSudmand
تماس با ما :                                                                                                farhixt@gmail.com