يكي بنام « خداپرست» نامه اي از پست شهري فرستاده مي پرسد :
پاكديني چيست و نسبت آن با اسلام چه مي باشد؟.
مي گوييم : پاكديني آنست كه مردمان جز خدا كسي را دست دارنده در كارهاي جهان نپندارند ، از كسي چه مرده و چه زنده گشايش كار نخواهند ، پيش كسي گردن كج نكنند ، چيزي را كه با خرد يا دانش سازگار نيست نپذيرند ، زندگي با آيين خرد كنند. اين كوتاهشدهی معني پاكدينيست. شما اگر ميخواهيد آنرا نيك دانيد بايد كتاب « ورجاوند بنياد» را بخوانيـد. اما نسبت آن با اسلام ، ما مي پرسيم : كدام اسلام را ميگوييد؟. اسلامـي را كه بنيادگزار آن بنياد گـزارده و در هزار و سيصد سال پيش مي بوده ، و يا اين كيشهاي پراكنـدهی امروزي را كه بنام اسلام خـوانده ميشود؟... اين دو از هم جداست. هر دو اسلام ناميده ميشود ولي بآخشيج يكديگر است.
اگـر آن اسلام نخسـت را مي پـرسيد : نسبـت پاكديني بـآن نسبت راستيها با راستيهاست. اگـر ايـن اسلام نـام را مي گوييد نسبت پاكديني بآن نسبت راستيها با كجيها و گمراهيهاست.