ما گمان داریم مردمی که تاکنون با مسالمت اعتراض
کردهاند ، بیشترشان از باز شدن درهای خفقان و برداشته شدن موانع دمکراسی خشنود
گردند و اینست به همهی آن سختیهایی که جانشان را به لب آورده باز هم تاب آورند.
چنین مردم فداکاری همینکه بدانند شما در راه صواب گام میگزارید باز هم تحمل سختی
خواهند کرد. بشرط آنکه از شما دیگر ناراستی نبینند.
امروز روزگار دیکتاتوری بسر رسیده است. امروز روزگار
فریب نیز در کار بسر رسیدن است. میبینید نامههای محرمانهی اداری را مردم همچون
نامههای عادی اداری و پیامهای دوستانه هر روز در شبکهها میخوانند. دیگر روزگار
نهانکاری بسر رسیده.
هرچه با مردم یکرنگی کنید بسود همهی ماست. کسانی از شما که
با فاسدان همدست نیستند و از این حال ناخشنودند ، به این پیشنهاد تا دیر نشده
بیندیشند. اگر صف خود را از فاسدان جدا نکنید مردم همهی شما را به یک چشم نگریسته
روزی خواهد رسید که دیگر دیر است.
ما نیز میخواهیم بیآنکه کار به خونریزی و کینهجوییها
بینجامد این کشور براه درستی بیفتد. راه درست دیکتاتوری نیست. دیکتاتوری شاید
فریبنده باشد و گمان رود که کارها سرعت میگیرد ولی یک خردمند نباید فریب آن را
بخورد. بسیاری کسان که در پرده یا بیپرده از دیکتاتوری دفاع میکنند ناآگاهی و
رشدنیافتگی مردم را عنوان کار خود میگیرند. ولی راه چاره به این ، آگاه گردانیدن و
راه رشد سیاسی مردم را هموار نمودن است نه دیکتاتوری. عیبهای دیکتاتوری اگر یکی و
دو تا بود تاکنون دمکراسی اینهمه پیشرفت نمیکرد. بچشم خود میبینید هرچه از
جنبشهای دمکراسیخواهانه بیشتر میگذرد دیکتاتورها کمتر میگردند. هر کشوری که
دمکراسی راستین در آن پا گرفته میبینید رشد چشمگیری کرده است.
واقع بینانه یک فهرست بلند بالایی از ناکامیها ،
بدبختیها و درماندگیها پیش چشم آورید ، خود خواهید دانست که دمکراسی به بیشتر آنها
چاره و درمان است. پس این فرصت تاریخی را از دست ندهید.
ولی اگر میخواهید خودتان و مردم را فریب دهید
میتوانید افسانههایی از دخالت عربستان و اسرائیل و آمریکا پیاپی بسازید و
گزارشهایی از سوزانیدن پرچم ایران ، آسیب به «اموال عمومی» ، بسته شدن دکانها در
این روزها و زیانی که کسبه میبینند تهیه کرده خاک به چشم مردم بپاشید.
همه میدانند که بیگانگان در این هنگامها دست از
دخالت بازنمیدارند و هر کدام سود خود را میجوید ولی اینکه همه را متهم کنیم و
مردم و گرفتاریهاشان را بیتأثیر بدانیم ، اگر پا بروی حقیقت گزاردن و خود را فریب
دادن نیست پس چیست؟! (دربارهی این زمینه و امنیت ملی سخنانی هست که در جای خود خواهیم
راند).
حتا گرفتاریهایی که در درخواستهای مردم نیست ولی از
جمله بدبختیهای این کشور است ، مانند پانزده میلیون پروندهی دادگستری و یا آمار
بالای طلاق و اعتیاد ، آنها هم با دیکتاتوری بیارتباط نیست و گرچه دمکراسی خود نمیتواند
چنین گرفتاریهایی را از میان بردارد ولی در چارهجویی به آنها یاری بسیار میکند
(مثلاً از راه سازماندهی به سازمانهای مردم نهاد).
مردم مسئولان را به اعتنا به درخواستهاشان میخوانند
و تا نبینند اعتنا میشود و در دیگر بر پاشنهی قدیم نمیچرخد ، بیگمان آسوده نخواهند
نشست.
از آنسو ما همه فرزندان این میهنیم. همه خواهان
پیشرفت و بهبود زندگی در ایرانیم. همه از اینکه کشور آبروی رفتهی خود را بازآورد
احساس غرور خواهیم کرد. همه آمادهی کوشش برای چنین آرمانی هستیم.
امروز برخی از دولتیان این نگرانی را از خود آشکار
میگردانند که درمیان شورندگان (انقلابیون) همه ایرانخواه و ملاحظهکار نیستند و
بجای آنکه بگزارند چنین شورشهایی(انقلاب) به راه درست خود بیفتد ، میخواهند آشوب
(اغتشاش) برپا کنند. میگویند ما با شورندگانی که از راه درست درخواستهاشان را
میگویند کاری نداریم ولی با آشوبگران درخواهیم افتاد.
این سخن بجاییست. مردم هم باید پیشگام شوند و
آشوبگران را بخود راه ندهند. زیرا از یکسو چنین کسانی بهانه بدست دستهی خودکامگان
ستمگر میدهند و از سوی دیگر شورش از راه خود بیرون میرود و کوششها و تلاشها همه
تباه میشود. نخست چیز گرانبهایی که از دست خواهد رفت امنیت و یکپارچگی ملی است. پیداست
درخواستهای مردم باید از راه درست خود دنبال شود و از راه درست به آنها پاسخ داده
شود. در این باره بیشتر سخن خواهیم راند.
چنانکه در گفتار پیش هم گفتیم ، روی سخن ما با کسانی
نیست که دستشان به خون و جنایت آلوده است. روی سخن با کسانی داریم که آلودهی
جنایات نشدهاند و ایرانخواهند ولی تردید دارند که این راه احقاق حقوق شهروندی راه
درستی باشد.
به ایشانست که میگوییم شما هم در رسیدن مردم
بدرخواستهاشان در نوبت خود بکوشید. شما هم بکوشید این خیزش مردمی به آشوب نکشد.
همین که خود را کنار گیرید ، این به جری شدن حکومت کمک میکند و آنها خود با
خونریزیها خیزش را به آشوب خواهند کشانید. پس شما نیز در آن خونریزیها سهیم خواهید
بود.
آیا شما نمیخواهید حکومت در اختیار مردم باشد ـ
مردم خودشان کشور را راه برند؟! دورهی دیکتاتوری بسر رسد؟! فساد اداری و تاراج
مردم پایان پذیرد؟! آیا شما نمیخواهید کشور آبرومند باشد؟! آیا شما رضایت میدهید
در کشور «جمهوری اسلامی» میلیونها معتاد باشند؟! ، آمار طلاق به این اندازه بالا
باشد؟! ، فساد اخلاقی و فحشاء از در و دیوارش ببارد؟! ، آیا خشنودی میدهید
دادگستریِ کشور محل رشوه و باندبازی باشد؟! جایی برای ناحق کردن حق باشد؟! ،
زندانهای کشور از آزادیخواهان انباشته شده باشد؟! بجای ایشان اوباش و چاقوکشان و
مجرمان سابقهدار در بیرون آزاد بگردند؟!
(این گفتار
ادامه دارد)