یک نکتهی
دیگر آنست که این دستگاهی که ما بنام دمکراسی و دولت و دادگستری داریم نارساییهای
بسیار دارد. داستان شتر است که پرسیدند چرا گردنت کج است. گفت : کجایم راست است؟!
هنر در آنست
که از هر فرصتی بتوان برای بهتر نمودن سود جست. ویرانگری را هر کسی میداند. مثلی
هست که میگویند : به گرگ باید دوختن را یاد داد ، دریدن را خودش میداند.
اکنون در این
دستگاه حکومتی ، مجلس و دولت و دادگستری ما ، نقص فراوان است. اگر مردم ما به چنان
شایندگیای رسیدهاند که یکدل و یکسخن یک راه را میخواهند و از اینجاست که
نیرومندند و راه روشنی در پیش دارند و برنامهای بجا و سنجیده فراهم آوردهاند ،
میتوانند خود بکوشند و دولت را در دست گیرند و خواستهای خود را بکار بندند.