2ـ « ادبیات» به معنی راست آن
ایشان باید بدانند که تکانی که جنبش مشروطه به اندیشه ها
داد و نبردهایی که کسروی با شعر و شاعری به شیوهی کهن خود کرد راه را برای شعر نو
هموار نمود. امروز شعر نو هنوز عیبهای شعر کهن را بدوش می کشد ولی رویهمرفته کم
زیانتر از گذشته است. شعر چه نو و چه کهنه سخنست و سخن باید از روی نیاز گفته شود.
پس می بینید که بوارونهی گفتهی ایشان ، در فرهنگ و ادبیات نیز می توان پیروی از
داوری خرد کرد و به بهبودش کوشید.
بگذریم که کسروی به شعرهای روستایی و گردآوری آنها میپرداخته
است (نک. کاروند کسروی ، بخش مقاله های ادبی) و شما از اینها ناآگاه بوده او را
دشمن کل ادبیات نامیدید در جایی که او در سخنرانی در انجمن ادبی خود را یگانه
هوادار ادبیات به معنی درستش می شناساند. ولی گمان بسیار آنکه شما معنی درست
ادبیات را که او باز می نماید نخوانده و دانسته هاتان شنیده هاتان است.
پس از آن ایشان
چنین می گوید :